سلامت جنسی چیست و چگونه میتوان به آن رسید؟
سلامت جنسی در ابعاد مختلف جسمانی و روحی قابل تعریف است و به فرد کمک میکند نه تنها از نظر جنسی بلکه در سایر ابعاد زندگی نیز عملکرد مناسبی داشته باشد.
موسسه خانواده سلامت بنیان- دکتر سیدعلی آذین، متخصص پزشکی اجتماعی و سایکوسکسولوژیست؛ یکی از تعاریفی که در مورد سلامت جنسی اجماعی نسبی در مورد آن وجود دارد و توسط سازمان بهداشت جهانی انتشار یافته، از این قرار است: «سلامت جنسی عبارت است از رفاه و آسایش فیزیکی، هیجانی، روانی و اجتماعی در امور مرتبط با جنسیت و نه فقط فقدان بیماری، اختلال عملکرد یا ناتوانی».
همین تعریف در ادامه تصریح میکند که سلامت جنسی نیازمند برخورد مثبت و توام با احترام به جنسیت و روابط جنسی و در عین حال امکان برخورداری از تجارب لذت بخش و ایمن جنسی، به دور از اجبار، تبعیض و خشونت است.
همانگونه که ملاحظه میشود، در این تعریف به ابعاد مختلف سلامت؛ یعنی ملاحظات زیست شناختی، روان شناختی و اجتماعی موضوع اشاره شده است.
دو کارکرد عمده دستگاه تناسلی از نظر جسمی
اجازه دهید به شکل مجزا نگاهی به این ابعاد داشته باشیم. در بعد جسمانی شاید بتوان دو کارکرد عمده برای دستگاه تناسلی در انسان متصور بود:
نخست- امکان پذیر ساختن تعامل با شریک جنسی
دوم- فراهم آوردن امکان باروری و تداوم نسل صرف نظر از مشکلات سرشتی یا مادرزادی یا اختلالات کالبدی و ژنتیک
رابطه جنسی با فرد مقابل به معنای رابطه با تمام گذشته جنسی اوست
هر دو کارکرد عمده تناسلی و جنسی در انسان رابطهای تنگاتنگ با نحوه تحلیل، تصمیم گیری، تجارب و سبک زندگی او دارد. اجازه دهید موضوع را کمی بازتر کنیم، دستگاه تناسلی انسان، چه به لحاظ کالبدشناسی و چه از نظر کارکردی با دنیای خارج در ارتباط است. بنابراین در صورت عدم رعایت برخی اصول بهداشتی، بالقوه آسیب پذیر است. آسیب پذیری دستگاه تناسلی انسان با شروع روابط جنسی او بسیار جدیتر از قبل میشود و عملا وقتی فرد با فرد دیگری وارد رابطه جنسی میشود با تمام گذشته جنسی او وارد رابطه شده است. به این ترتیب، احتمال انتقال اجرام عفونی بیماریزا نیز وجود دارد. اما فعالیت جنسی در چارچوب خانواده و ازدواج و رعایت تعهد در روابط جنسی، این آسیبپذیری را به حداقل میرساند.
آلوده شدن به بیماریهای جنسی تا پایان عمر، فرد را درگیر میکند
آلوده شدن به عوامل بیماریهای باکتریایی یا ویروسی، علاوه بر عوارض و گرفتاریهای مرحله حاد بیماری، میتواند تا پایان عمر (حداقل با دانش و فناوری امروز بشر) فرد را همراهی کند. آلودگی با این عوامل بیماریزا، چه به شکل حاد و چه در اشکال مزمن، میتواند باعث به خطر افتادن فرایند باروری و یا تهدید محصول حاملگی، یعنی جنین یا نوازد شود.
فعالیت جنسی در چارچوب ازدواج و تشکیل خانواده و همچنین رعایت تعاد در روابط جنسی، این آسیب پذیری را کنترل میکند. از طرفی نشان داده شده است که سبک زندگی نامناسب، علاوه بر آنکه سلامت همه سیستمهای بدن را تهدید میکند، به شکل خاص میتواند بر کارکرد جنسی فرد اثر گذار باشد.
در این خصوص، شواهد پژوهشی قویتری، به ویژه در مورد کارکرد جنسی آقایان، ارائه شده است. عوامل خطر پدیده تصلب شرایین مانند مصرف دخانیات، چربی خون بالا، فشار خون بالا و دیابت کاملا با بروز اختلال عملکرد جنسی در ارتباط هستند.
یک ازدواج موفق، در اغلب موارد، متضمن یک سبک زندگی سالمتر است که با ادامه کارکرد مناسب جنسی در طول زندگی همراه است. مطالعات نشان میدهند که این افراد نه تنها برای الگوی زندگی و تغذیهای بهتر، همراه و مشوق دارند، بلکه توصیههای بهداشتی و دستورهای پزشکان معالج را نیز جدیتر تلقی و متابعت میکنند.
بعد سلامت روانی رابطه جنسی
در ابعاد سلامت روان و سلامت اجتماعی نیز باید در نظر داشت که انسان موجودی اجتماعی است، لذا آرامش روانی او در بستر روابط انسانی و اجتماعی تامین میشود. اگرچه والدین و خواهران و برادران طی دو دهه اول زندگی عمده نیاز به این دلبستگی را تامین میکنند ولی دنیای بزرگسالان در عین فراهم آوردن زمینه استقلال از والدین، نوع دیگری از دلبستگی را طلب میکند که روابط عاطفی توام با تعهد، بهترین پاسخ به آن است.
روابط جنسی بعد از ازدواج نیز دیگر صرفا پاسخگویی به یک نیاز غریزی نیست، بلکه فراتر از ابعاد فیزیکی، اوج تعلق خاطر، صمیمیت و دلبستگی دو نفر به یکدیگر تلقی میشود. پژوهشها نشان دادهاند که تعهد و مسئولیت پذیری جنسی،عاطفی و اجتماعی نسبت به یک فرد با کاهش رفتارهای غیر مسئولانه و پر خطر مانند وابستگی به الکل و مواد روانگردان، بی بندوباری جنسی و … همراه بوده است.
ریسک انتخاب همسر را چگونه پایین بیاوریم؟
البته نباید فراموش کرد که این مزایا عمدتا در چارچوب یک ازدواج مناسب و موفق حاصل میشود و اگرچه هر ازدواجی به ذات خود با درجاتی از ریسک یا پذیرش خطر همراه است، ولی میتوان با تقید به برخی ملاحظات که احتمال انتخاب درست را بیشتر میکند، از میزان این خطر پذیری کاست.
شاید لازم باشد که در خصوص ترویج فرهنگ مشاوره پیش از ازدواج نیز اقدامات بیشتری انجام شود. اما نگرانیهای دیگر که در ذهن بسیاری از جوانان وجود دارد این است که بالاخره یافتن فردی که به لحاظ خصوصیات مختلف شخصیتی، فرهنگی و حتی نیازها و خواستههای جنسی کاملا با من هماهنگ باشد تقریبا غیرممکن است.
واقعیت نیز همین است و انسانها چه به لحاظ ذاتی و چه بر اساس محیطی که در آن پرورش یافته اند، تفاوتهای قابل توجهی دارند. اما برای یک ازدواج موفق علاوه بر توجه به هماهنگی «نسبی» در ابعاد مختلف، داشتن مهارتهای لازم برای گفتگو و مذاکره در مورد اختلافها و سپس کنترل تعارضات نیز به همان اندازه مهم است.
طبیعی است که انتخاب چندانی در ماهیت ژنتیکی یا حتی محیطی که در آن بزرگ میشویم، نداریم اما کسب مهارتهای لازم برای تعامل مناسب و داشتن یک زندگی مشترک سالم. امری انتخابی است که باید برای آن سرمایه گذاری کنیم و نسبت به کمبودهای خود در این حوزه مسؤول هستیم.
خویشتنداری در برابر وسوسههای جنسی؛ آری یا خیر؟
پرسش دیگری که در این زمینه مطرح میشود، آن است که اصولا خویشتنداری در برابر وسوسههای جنسی تا چه حد در فرایند یک ازدواج سالم محقق میشود؟ در پاسخ باید گفت که اساسا نیاز جنسی یکی از اساسیترین سائقهای بشری است و البته «جنسینگی» (Sexuality مفهومی به مراتب وسیعتر و شامل ابعاد فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و… است.
اما اگر تنها به بعد غریزی موضوع هم نگاه کنیم، شواهد علمی نشان میدهند که سرکوب نامحدود این سائق نیز همچون اجازه تاخت و تاز نامحدود به آن میتواند نابسامانیهای روانی و رفتاری متعددی را با خود به همراه داشته باشد. شاید به همین دلیل مكاتب الهی نیز با چنین امری موافق نبودهاند و چنین راهکاری نه تنها مورد تایید اسلام نیست، بلکه به تصریح قرآن کریم سایر ادیان نیز ارزش تلقی شدن موضوع رهبانیت را به شکل یک بدعت وارد آموزههای دینی نموده اند. به همین دلیل هم «خویشتنداری» در امور جنسی به شکل کلی تنها به عنوان یک راهبرد موقت برای عبور سالمتر فرد از دورانی که آمادگی پذیرش مسئولیت یک زندگی مشترک را ندارد، قابل طرح است.
خویشتنداری بعد از ازدواج هم باید رعایت شود
بنابراین آنچه اصل است، زندگی جنسی در چارچوب یک تعهد دوطرفه است که ازدواج آن را فراهم میآورد و خویشتنداری پیش از ازدواج تنها راهبردی موقتی برای پیشگیری از آسیبهای جسمی و روانی محتمل در این حوزه است. بعد از ازدواج، خویشتنداری مفهوم دیگری پیدا میکند. پاسخ به نیاز جنسی در قالب ازدواج الزاما این سائق سرکش را به تمامی مهار نمی کند. وسوسه جنسی به شکل طبیعی تا پایان عمر با فرد همراه خواهند بود. بنابراین، اگر انسان با کدهای اخلاقی ناآشنا باشد یا سبک زندگی مناسبی را اتخاذ نکرده باشد و مهارت های لازم را برای حرکت در محدوده خط قرمزهای اخلاقی کسب نکرده باشد در هر مقطع زمانی ممکن است دچار لغزش شود. لذا هیچ کس نباید خود را از چنین چالشهایی مصون بداند و مفهوم خویشتنداری به شکل خاص آن باید همواره در طول زندگی مد نظر باشد.
این مطلب ادامه دارد….
مطالب مرتبط:
همه آنچه که اگر بدانید رابطه جنسی سالم و لذت بخشی خواهید داشت