جهتگیری جنسی ناشی از عوامل زیستشناختی است یا ناشی از عوامل روانشناختی و محیطی؟
بهطور معمول، بین جهتگیری جنسی و رفتار جنسی همخوانی وجود دارد، ولی در برخی مواقع، به دلیل فشارهای فرهنگی و اجتماعی ممکن است بین جهتگیری و رفتار جنسی ناهمخوانی وجود داشته باشد.
موسسه خانواده سلامت بنیان- دکتر علی شیخالاسلامی، سکستراپیست؛ جهتگیری جنسی به زبان ساده یعنی اینکه فرد چه جنسی را برای رابطه جنسی ترجیح میدهد؟ تعریف دقیقتر جهتگیری جنسی یعنی میزان جذابیت جنسی مردان یا زنان برای یک فرد. در واقع، منظور این است که افراد چه کسانی را بهعنوان شریک جنسی ترجیح میدهند یا حداقل چه کسانی موجب برانگیختگی جنسی آنها میشوند.
لازم است بین جهتگیری جنسی و رفتار جنسی تفاوت قائل شویم. بهطور معمول، بین جهتگیری جنسی و رفتار جنسی همخوانی وجود دارد، ولی در برخی مواقع، به دلیل فشارهای فرهنگی و اجتماعی ممکن است بین جهتگیری و رفتار جنسی ناهمخوانی وجود داشته باشد.
حدود 5 تا 10 درصد جمعیت بزرگسال اکثر کشورها، همجنسگرا هستند
افراد همجنسگرا حدود 5 تا 10 درصد جمعیت بزرگسال اکثر کشورها را تشکیل میدهند. بین زنان و مردان در این زمینه تفاوتی وجود ندارد. در یک تحقیق علمی فراگیر در کشورهای غربی 92 درصد افراد به جنس مخالف گرایش داشتند. در بین 8 درصد باقیمانده، زنان احساسات همجنسگرایانه متوسط یا ضعیف داشتند، در حالیکه مردان کاملا همجنسگرا بودند.
دیدگاههایی که نقش عوامل زیستشناختی را در جهتگیری جنسی حایز اهمیت میدانند
در مورد منشا جهتگیری جنسی از نظر زیستشناختی، دیدگاههای مختلفی وجود دارد که میتوان آنها را در چند دسته تقسیمبندی کرد.
اول- دیدگاهی که عوامل ژنتیکی را عامل اصلی جهتگیری جنسی معرفی میکنند.
دوم- دیدگاهی که همجنسگرایی را نتیجه سطح غیرعادی برخی هورمونهای معین در مراحل رشد فرد میداند و معتقد است این تغییرات باعث تغییراتی در رشد عصبی فرد شده و جهتگیری جنسی او را دستخوش تغییر کردهاند.
سوم- دیدگاهی که تفاوت در ساختار مغز افراد را هدف قرار داده و معتقد است تغییرات رشدی در دوره جنینی باعث تفاوت ساختاری مغز شده و منجر به همجنسگرایی میشود.
تحقیقات مختلف علمی روی دوقلوهای پسر نشان میدهد در دوقلوهای همسان 52 درصد و در دوقلوهای غیر همسان 22 درصد تشابه در جهتگیری جنسی وجود دارد. این نتایج در زنان کمی متفاوت است. در دوقلوهای همسان دختر 48 درصد و در دوقلوهای غیر همسان 16 درصد تشابه جهتگیری جنسی وجود دارد.
این تحقیقات نشان میدهند جهتگیری جنسی میتواند تا حدودی تحت تاثیر عوامل ژنتیکی باشد. ولی بررسی دقیقتر نشان میدهد نقش این عوامل بسیار کمتر از چیزی است که در این تحقیقات مشخص شده است.
در سال 2000 یک تحقیق دقیقتر مشخص کرد در پسرها در دوقلوهای همسان 20 درصد و در دوقلوهای غیر همسان صفر درصد تشابه در جهتگیری جنسی وجود داشت. در زنان نیز در دوقلوهای همسان 24 درصد و در دوقلوهای غیر همسان 10.5 درصد تشابه وجود داشت.
با توجه به تحقیقات جدید به نظر میرسد که نقش عوامل ژنتیکی در جهتگیری جنسی بسیار کمتر از آن چیزی است که قبلا تصور میشد.
در مورد نقش هورمونها نیز تحقیقات متعدد نشان داد که تفاوتی از نظر هورمونی بین مردان و زنان همجنسگرا و غیر همجنسگرا وجود ندارد و در صورتیکه هورمون جنسی در افراد همجنسگرا افزایش یابد، میل جنسی ایشان تغییر مییابد، ولی گرایش یا جهتگیری جنسی آنها تفاوتی نمیکند. لذا تقریبا دلیل هورمونی نیز امروزه قابل قبول نیست.
دیدگاه دیگری، تفاوت ساختاری مغز را بهعنوان دلیل این موضوع در نظر میگیرد. نتایج تحقیقات در این زمینه نیز این تفاوت را در مردان و زنان همجنسگرا و غیر همجنسگرا در برخی نواحی مغز از جمله هسته بینابینی سوم هیپوتالاموس و رابط قدامی هیپوتالاموس نشان میدهد. در واقع، میتوان گفت تغییرات هورمون جنسی در دوره جنینی و در شکم مادر و اثری که روی فرایند رشد مغز جنین داشته منجر به این موضوع شده است.
دیدگاههایی که به نقش مسایل روانشناختی و محیطی در جهتگیری جنسی قائل هستند
از نظر روانشناختی و محیطی نیز عوامل متعددی بهعنوان منشا جهتگیری جنسی در نظر گرفته میشود. از جمله عواملی که قبل از تولد بهعنوان منشا جهتگیری جنسی در نظر گرفته شده است، تاثیر استرس و الکل در دوره جنینی است که باعث تغییراتی در سیستم هورمونی جنین میشود و تاثیری که این تغییرات هورمونی روی رشد جنین دارند منجر به گرایش جنسی وی در بزرگسالی میشود. برخی تحقیقات در این زمینه روی موشها به تایید نتایج آن انجامیده است.
از نظر روانشناختی نیز رویکرد روانپویایی بیش از سایر نگرشها به موضوع همجنسگرایی توجه کرده است.
طبق نظریات روان پویایی، موقعیتهای اوایل زندگی كه ممكن است سـبب رفتـار همجنسگرایانه در مردان شود عبارتند از:
- وابستگی عاطفی شدید به مادر؛
- فقـدان نقـش پـدری مـوثر؛
- مهـار رشـد مردانگـی از سـوی والدین؛
- تثبیت یا پسرفت در مرحله خودشیفتگی رشد؛ و
- باخت در رقابت با برادران و خواهران .
عامل مهم دیگری که از نظر روانشناختی روی گرایش جنسی تاثیر دارد، ناهمنوایی جنسیتی است. ارتباط بین ناهمنوایی جنسیتی در دوران كودكی و گرایش جنسی در بزرگسالی در تحقیقات مختلف مشخص شده است. مردان همجنسگرا میگویند كه در كودكی پسرانی دخترگونه بودهاند و زنـان همجنـسگرا، خـود را دخترانـی مردانه توصیف میكنند.
یافتهها در این باره بسیار روشن و در مورد زنان و مردان همجنسگرا بهطور یكسان صادق اسـت. فقط حدود 37 درصد مردان و زنان همجنسگرا از فعالیتهای ویژه جنس خود در دوره كودكی لذت برده بودند. درحالی كه ایـن رقـم در افراد دگر جنسگرا 85 تا90 درصد بود. تنها 44 درصد مردان همجنسگرا، در مقایسه بـا 92 درصد مـردان دگرجنس گرا، گزارش كردند كه در دوره كودكی حالت مردانه داشتند .
تمامی تحقیقات و بررسیها حاكی از آن است كه گرایش جنسی، نوعی انتخاب شخصی نیـست. مـرد و زن همجنسگرا شخصا این راه را انتخاب نمیکنند تا احساس جنسی نسبت به افراد همجنس خود داشته باشند. كما اینكه افراد دگر جنسگرا نیز احساس كشش مثبت نسبت به جنس مخالف را شخصا انتخاب نمیكنند.
با توجه به تحقیقات و بررسیهای متعدد علمی، عوامل متعددی در دوره جنینی و سالهای آغازین زندگی میتوانند منجر به چنین فرایندی بشوند و لذا خود افراد نقشی در این فرایند ندارند و باید در مواجهه با آنها، این نکته را مدنظر قرار داد.
مطالب مرتبط:
همه آنچه که اگر بدانید رابطه جنسی سالم و لذت بخشی خواهید داشت