میخواهید فرزندتان از طلاق شما کمتر آسیب ببیند؟ این اقدامات را انجام دهید
طلاق والدین برای بچهها در هر سنی که باشند، سخت است. با این حال، درایت والدین میتواند باعث شود آسیبهای کمتری برای بچهها به وجود بیاید.
موسسه خانواده سلامت بنیان – الهام دهقی، روانشناس؛ مقوله جدایی و طلاق به تنهایی بسیار سخت و غیر قابل تحمل است و این امر زمانی سختتر میشود که زوجی که قصد متارکه دارند، دارای فرزند یا فرزندانی باشند. نحوه گفتگو و زمان گفتن این موضوع به کودک یا نوجوان مسأله مهمی است.
فرزندان در هر سنی که باشند بسته به سن رشدی و عقلی خود میتوانند نگران یک سری از مسائل شوند؛ سنی که در آن فرزندان با طلاق والدین مواجه میشوند روی نحوه واکنش و درک آنها از ساختار جدید خانواده تاثیرگذار است.
هر چه سن فرزند کمتر باشد بیشتر نگران نیازهای پایهای است. مسائلی مانند این که او کجا زندگی میکند؟ کجا خواهد خوابید؟ و آیا همچنان مادر و هم پدر را خواهد دید یا خیر؟
نوجوانان، خودمحور هستند و برخلاف دوران ابتدایی رشد، زندگی آنها بیشتر در خارج از خانه است. شاید آنها نگران این باشند که طلاق والدین، زندگی اجتماعی آنها را تحت تاثیر قرار میدهد و وجهه آنها در میان دوستانشان خدشهدار میشود.
عوارضی که طلاق والدین برای کودکان دبستانی دارد
عوارض طلاق بسته به سن و سال کودک متفاوت خواهد بود. کودکان دبستانی که تازه شروع به ارتباط گرفتن با محیط و اجتماع کردهاند، دوستان جدید پیدا کرده و با اطرافیان ارتباط برقرار میکنند و میخواهند با حضور در خانه و محیطی که در آن احساس امنیت و اطمینان میکنند، به شناخت دنیای پیرامونشان بپردازند. زمانی که این احساس خوب و امنیت با طلاق والدین تهدید میشود، آنها غمگین، افسرده و منزوی خواهند شد.
کودکان دبستانی ممکن است احساس گناه کنند و خودشان را باعث این اتفاقات بدانند و فکر کنند رفتار بدشان باعث جدایی پدر و مادرشان شده است. در این سن، نگرانی کودک این است که پدر و مادر دیگر او را دوست نداشته باشند. این ترس باعث میشود کودک، رفتارهای نادرستی از خود بروز دهد.
آسیبها و مشکلات زیر اغلب در این سن مشاهده میشود:
- عدم انگیزه برای رفتن به مدرسه یا مهمانی و بهطور کلی، خروج از منزل
- عدم انگیزه برای شرکت کردن در بازیها و فعالیتهای گروهی و شاد و تمایل زیاد برای انجام فعالیتهای انفرادی
- عدم دقت و تمرکز کافی برای انجام تکالیف مدرسه و کارهای شخصی
- ایجاد یا افزایش اضطراب جدایی
- ایجاد ترس از جدا ماندن از والدین، بهویژه مادر و احساس ناامنی شدید در هنگام تنهایی
- وابستگی شدید و افراطی به والدین در زمان خواب و ممانعت از ترک آنها حتی پس از به خواب رفتن
- گریه و بیقراری شدید و بیدلیل در طول شبانهروز
- دردهای جسمی مثل سردرد، دل درد، مشکلات معده و گوارش و حالت تهوع صبحگاهی، بدون این که بیماری جدی وجود داشته باشد
- رفتارهای واپسروی ناهشیار به دوران نوزادی و قبل از یک سالگی که نشاندهنده نیاز جدی کودک به حمایت و محبت است، مانند بیقراری، شب ادراری، ناخن جویدن، انگشت مکیدن و نیاز به تماسهای لمسی مداوم
مشکلاتی که طلاق والدین برای نوجوانان ایجاد میکند
ممکن است نوجوانانی که والدین آنها درگیر مساله طلاق هستند آسیب بسیار زیادی را تحمل کنند. این آسیب به این دلیل است که نوجوانان در این سن، مسائل و بحرانهای خاص سن خود، مانند شکلگیری هویت مستقل، مسائل سن بلوغ و غیره را تجربه میکنند و مشکلات جدایی والدین و محیط پرتنش خانه و درگیریهای خانوادگی خارج از تحمل آنهاست.
مشکل دیگر این است که برخی والدین تصور میکنند نوجوانان آنها آنقدر بزرگ شدهاند که درک درستی از این قضیه دارند. آنها فراموش میکنند که فرزندانشان هنوز در سن رشد هستند و از نظر عاطفی به حمایت و توجه نیاز دارند.
در این شرایط، شاهد رفتارهای متفاوتی از نوجوانان خواهیم بود؛ ممکن است نوجوان در زندگی نقش حمایت از یکی از والدین و دلسوزی برای او را به عهده بگیرد و به ارتباط با والد دیگر تمایلی نشان ندهد و یا با پذیرش شکست عاطفی و احساس انتقام، توجه و محبت و ارتباط با هر دو والد را رد میکند و از پذیرش هر دوی آنها ممانعت کند. مورد دوم بسیار آسیبزنندهتر خواهد بود و امکان دارد رفتارهای پرخطری از آنها سر بزند.
آسیبها و مشکلاتی که اغلب در این سن مشاهده میشود شامل موارد زیر است:
- انزوا و دوری از جمع و تمایل به تنها بودن و یا ارتباط افراطی با یک فرد خاص که احساس صمیمیت با او را دارد
- عدم کنترل و مدیریت هیجانات به خصوص هیجانات منفی
- تمایل به حضور در ارتباطات با افراد غریبه که از مشکلات او آگاهی ندارند و یا زندگی آنها بسیار شبیه زندگی اوست
- منفینگری یا انتقاد شدید از دیگران
- تمایل به ترک ارتباط با افراد غیر همجنس و بیاعتمادی شدید به آنها و یا بالعکس به صورت ناآگاهانه جذب شدن به آنها به صورت افراطی جهت جلب توجه و حمایت و ترحم
- افزایش پرخاشگری و رفتارهای پر خطر
- روی آوردن به مواد محرک و مواد مخدر
میخواهید از تصمیم خود برای طلاق با بچهها صحبت کنید؟ ابتدا این موارد را بخوانید
وقتی والدین تصمیم به طلاق میگیرند، مجبورند این مساله را با فرزندان خود در میان بگذارند. بسیاری از این والدین نگران فرزندانشان هستند و نمیدانند موضوع جدایی را چگونه با آنها در میان بگذارند. در ادامه، مطالبی عنوان شده که کمک میکند این امر، آسانتر و بدون آسیبتر اتفاق بیفتد.
-
مطرح کردن بعد از تصمیم قطعی
نکته بسیار بسیار مهم که باید در نظر داشته باشید این است: تا زمانی که تصمیمتان برای طلاق جدی نشده و احتمال دارد از انجام آن منصرف شوید، قضیه را با فرزند خود مطرح نکنید یا به صورت درددل و یا تهدید، آن را به زبان نیاورید. ولی اگر تصمیمتان برای طلاق قطعی است وقت آن است که مساله را با فرزندتان مطرح کنید. بهتر است او این مطلب را از شما بشنود نه از افراد دیگر.
-
عدم نیاز به اطلاعرسانی مسائل قانونی به فرزندان
لازم نیست فرزند شما در مورد جزئیات مسائل مالی و قانونی و شرایط بعد از طلاق اطلاع داشته باشد. پس مراقب باشید زمانی که درباره این مسائل صحبت میکنید، فرزندانتان صحبتهایتان را نشنوند. آگاهی از این مسائل، نگرانی و اضطرابهای بیهودهای را برای آنها به وجود میآورد. حتی اگر فرزندانتان در این خصوص سوالی پرسیدند، فقط به آنها امنیت خاطر بدهید که در مورد همه چیز به درستی تصمیم گرفته شده است تا آنها در رفاه و آرامش باشند.
-
صحبت در مورد تصمیم به طلاق با آرامش و با حضور همه افراد خانواده
وقتی میخواهید تصمیمتان برای طلاق را به اطلاع فرزندانتان برسانید، سعی کنید زمانی را برای این کار تعیین کنید که همه افراد خانواده حضور داشته باشند. در این زمان، همه عوامل مزاحم مانند تلفن و تلویزیون را خاموش کنید و تصمیم خود را در محیطی آرام و امن برای آنها توضیح دهید.
همچنین توجه داشته باشید که روش بیان شما با سطح رشد و سن فرزندانتان تناسب داشته باشد.
با توجه به محدوده سنی فرزندانتان میتوانید از راهنماییهای زیر استفاده کنید:
- کودکان پیش دبستانی: مامان و بابا میخواهند در دو خانه متفاوت زندگی کنند و با این حال، شما را برای همیشه دوست خواهند داشت و تا جایی که امکان داشته باشد به شما کمک خواهند کرد. شما هم، هر زمان که دوست داشته باشید میتوانید ما را ببینید.
- کودکان دبستانی: مثل شما و دوستانتان که گاهی با هم اختلافنظر دارید و نمیتوانید همدیگر را درک کنید، مامان و بابا هم اختلافنظرهایی دارند و زمان زیادی را صرف کردهاند تا در مورد آنچه که به نفع همه ماست، تصمیمگیری کنند و به این نتیجه رسیدهاند که از این به بعد بهتر است جدا از هم زندگی کنند.
- نوجوانان: همانطور که میدانید مامان و بابا از زندگی در کنار هم رضایت ندارند و جدا زندگی کردن به نفع همه ماست، چون کمتر آسیب میبینیم. ما حتی برای رفع این مشکل به مشاور هم مراجعه کردیم؛ اما موثر نبود. سرانجام به این نتیجه رسیدیم که طلاق بگیریم.
-
سعی در حفظ ظاهر و اتحاد خانواده در تصمیم برای طلاق
تا جایی که امکان دارد حداقل در کلام خود اتحاد خانواده را حفظ کنید و به یکدیگر احترام بگذارید، مثلا هنگام صحبت کردن از واژه «ما» استفاده کنید و جملههایی شبیه جملههای زیر را به زبان بیاورید:
- موضوعی هست که «ما» باید با شما در میان بگذاریم
- «ما» همیشه کنار شما خواهیم بود
- «ما» همیشه شما را دوست خواهیم داشت
- «ما» همیشه به این خانواده تعلق داریم، حتی اگر از هم جدا شویم
این مورد را حتما توضیح دهید که با وجود طلاق شما از یکدیگر، عشق و محبتتان نسبت به بچهها تغییر نمیکند و هر دوی شما تا آخر عمر در زندگی آنها حضور خواهید داشت.
اگر فرزندتان ناراحت شد و یا به حالت قهر خودش را در اتاق زندانی کرد، هر دو با هم پیش او بروید و سعی کنید او را آرام کنید. تنها اطمینانی که کودک در این مرحله باید کسب کند، این است که مطمئن شود رابطهاش را با هر دو نفر شما حفظ میکند و هر کدام از شما نیز او را از صمیم قلب دوست دارید.
-
حل و فصل احساس گناه و مقصر بودن
موقع صحبت کردن از طلاق، همسرتان را گناهکار جلوه ندهید و احساس قربانی بودن یا مظلوم واقع شدن خود را به بچهها القا نکنید.
همینطور، به فرزندان اطمینان دهید که آنها در جدایی شما هیچ تقصیری نداشتهاند.
فرزندان بهویژه در سنین کودکی اغلب تصور میکنند که آنها یا خواهر و برادرشان کاری انجام دادهاند که باعث جدایی پدر و مادر شده است، بهویژه اگر رفتار یکی از بچهها نامناسب باشد این احساس تقویت میشود.
مثلا میگویند: «اگر برادرم رفتارش را اصلاح میکرد، مامان و بابا از هم جدا نمیشدند»، «آنها به خاطر من ناراحت بودند و با هم مشکل داشتند»، «اگر نمرات درسی من بهتر بود، آنها مشکلی با هم پیدا نمیکردند».
به بچهها اطمینان خاطر دهید که این تصمیم شماست و جدایی شما ربطی به رفتارهای آنها ندارد و شما خودتان چنین تصمیمی را گرفتهاید. شاید بارها نیاز باشد که با فرزندان خود درباره این مساله صحبت کنید و به آنها اطمینان دهید که هیچ تقصیری ندارند.
روزهای اولیه پس از طلاق بسیار حساس است
روزهای اول پس از طلاق بسیار مهم است؛ همانطور که خود شما هنوز نتوانستهاید مساله جدایی را حل و فصل کنید، فرزندانتان نیز برای کنار آمدن با شرایط موجود نیاز به زمان دارند.
این روزها و هفتههای اول را جدی بگیرید تا بچهها بتوانند زندگی جدیدشان را بپذیرند. این روزها زمانهای بسیار حساسی هستند. بنابراین، سعی کنید همیشه در دسترس آنها باشید، بیشترین توجه را به آنها داشته باشید، اعتمادشان را جلب کنید و به آنها اطمینان دهید هر زمان که خواستند، میتوانند پیش هر کدام از والدین بروند و خواستههای خود را با او در میان بگذارند.
با مدرسه و معلم بچهها در ارتباط باشید
امکان دارد فرزندان در جریان طلاق والدین، تغییرات خلقی، عاطفی و رفتاری خاصی را تجربه کنند. در نظر داشته باشید که ارتباط شما با معلم، مشاور و کادر مدرسه و مطرح کردن مساله طلاق، میتواند بسیار موثر و راهگشا باشد. این مساله باعث میشود آنها درک درستی از شرایط بچههای شما داشته باشند و بتوانند همدلی و همراهی درستی را انجام بدهند.
چیزهایی که در روند طلاق و پس از آن، باید از آنها اجتناب کنید
چه در زمان طلاق و چه بعد از آن باید یکسری از رفتارها را کنار بگذارید تا فرزندان شما آسیب کمتری ببینند. در ادامه به این موارد اشاره شده است.
-
سرزنش کردن
از سرزنش کردن یکدیگر و مقصر جلوه دادن طرف مقابل در امر طلاق جدا خودداری کنید. این تعارض و تردید و درک این موضوع برای فرزندان بسیار سخت و طاقتفرساست.
-
بدگویی کردن
از والد مقابل بدگویی و شکایت نکنید و در هنگام عصبانیت از القاب و الفاظ بد در مقابل او استفاده نکنید، زیرا این کار اثر بسیار مخربی روی فرزندان دارد. همسر سابق شما باید بهترین دوست فرزندتان باقی بماند. درست است که شما دیگر با هم نسبتی نخواهید داشت ولی فرزندانتان همچنان باید با پدر و مادر خود ارتباط صمیمانه و دوستانهای داشته باشند پس نقش او را تخریب نکنید.
-
پیغامآوری
از فرزندان برای ارتباط و پیغامآوری استفاده نکنید.
-
جاسوسی
جاسوسی و خبررسانی از اوضاع و احوال والد دیگر و اینکه رفتار و شرایط او را گزارش بدهد، یعنی اینکه از کودک خبرچین ساختهایم و به نوعی داریم از فرزندمان سوءاستفاده میکنیم.
-
امیدوار کردن و رویابافی
بعضی از فرزندان ممکن است رویای آشتی والدینشان را داشته باشند و به این فکر کنند که با انجام چه کاری میتوانند پدر و مادر را به هم برگردانند. گاهی هم یکی از والدین مدام به فرزندانش یادآوری میکند که من نمیخواستم طلاق بگیرم و دوست دارم به زندگی برگردم.
بنابراین، به جای پذیرش و طی کردن روند بازسازی عاطفی، مدام درصدد چارهجویی برای ارتباط مجدد والدین و نقشه کشیدن برای برگشت به زندگی سابق هستند. اما پس از مدتی در این روند، ناامید میشوند و دچار سرخوردگی و ناکامی خواهند شد.
-
رقیبسازی
برای خوب جلوه دادن خودتان یا جذب فرزندان به سمت خودتان تلاش نکنید. گاهی والدین به فرزندانشان جملههایی میگویند مانند این که «اگر دوست دارید، میتوانید پیش او بمانید، ولی من خیلی تنها هستم»، «میتوانید با او بروید ولی ما میخواهیم به مسافرت برویم»، «من میخواهم ماشین را برای بچهها نگه دارم، اما او میخواهد آن را بفروشد».
این رفتارها که نشاندهنده سوءاستفاده والدین از فرزندان خود است، فشار روانی زیادی به فرزندان وارد میکند و باعث میشود آنها از بودن با هر دو والد لذت نبرند.
-
حرف زدن درباره جزئیات طلاق
قرار نیست فرزندتان از میزان نفقه، مهریه و توافقات طلاق و مواردی از این دست، چیزی بداند. وقتی با او در مورد طلاق حرف میزنید، بدانید او نباید نقش دوست و گوش شنوا برای درد دل کردن را برای شما بازی کند.
توصیه مهمی که لازم است به آن توجه کنید
همانطور که تا اینجا عنوان شد، فرزندان در دوران طلاق والدین خود به حمایت نیاز دارند، اما والدین هم نباید نیازهای خود را نادیده بگیرند. اگر احساساتتان را نادیده بگیرید، توانایی مراقبت از فرزندان را نخواهید داشت. والدین افسرده و غمگین، کودکان شادی تربیت نخواهند کرد.
از کمک خانواده، دوستان و روانشناس غافل نشوید و شک نکنید که نمیتوانید خودتان بهتنهایی از این مرحله سخت عبور کنید. کودکان به والدینی باثبات عاطفی نیاز دارند که بتوانند بر کار بزرگ فرزندپروری تمرکز کنند، خودتان را فراموش نکنید و مراقب خود باشید.
بنابراین، برای رویارویی با مشکلات و حل و فصل آنها از کمک روانشناسان و متخصصان در این امر بهرهمند شوید.
ما آمادهایم در این مرحله سخت، صمیمانه و دوستانه در کنار شما باشیم تا مسیر زندگیتان سرشار از امنیت و آرامش باشد.
مطالب مرتبط:
سوالاتی که زن و شوهرهای در آستانه طلاق درباره فرزندانشان دارند