9 راهکار مناسب برای مواجهه با کسی که درگیر افکار خودکشی است
برای این که بتوان از خودکشی افراد پیشگیری کرد، ابتدا باید عواملی که خطر خودکشی را بالا میبرند، شناخت و نسبت به آنها درک درستی پیدا کرد. در صورتی که درمانگران، مددکاران و نزدیکان افراد در معرض خودکشی از عوامل آسیبزا به درستی اطلاع داشته باشند، بهتر میتوانند اقدامات لازم را در جهت پیشگیری از این مشکل انجام دهند. در مطلب پیش رو، دکتر امیر محسن راه نجات، روانشناس توضیحات مفیدی در این رابطه و راهکارهای برخورد با شخص درگیر خودکشی ارائه داده است.
موسسه خانواده سلامت بنیان – دکتر امیر محسن راه نجات، روانشناس؛ ما در حوزه پیشگیری از خودکشی باید دیدگاه جامعی داشته باشیم. یکی از نظریهپردازانی که کمک کرده چنین دیدگاهی شکل بگیرد، ادوین اشنایدمن، روانشناس بالینی است که به عنوان «پدر علم خودکشی» شناخته میشود. او کتابی دارد با عنوان «روانشناسی خودکشی یا ذهن خودکشیگرا».
دوسوگرایی و انقباض شناختی چه تاثیری در خودکشی دارد؟
ادوین اشنایدمن درگیر پروندههای کهنهسربازهایی شده بود که بر اثر خودکشی جان خود را از دست داده بودند. او یادداشتهایی که از این آدمها در پروندههای پزشکی باقی مانده بود را بررسی کرد و دریافت که از طریق بررسی این یادداشتها میتوان نکات مهمی را در حوزه درک خودکشی به دست آورد.
یکی از مفاهیمی که اشنایدمن مطرح میکند، دوسوگرایی است. برخی از آدمها تناقضها و پارادوکسهایی را در زندگی خود دارند. آنها در حالی که از ناامیدی و مرگ صحبت میکنند، همچنان به دنبال راهی هستند که کسی به آنها کمک کند و نجاتشان بدهد.
این افراد راهبردهای مقابله کارآمد در مواجهه با مشکلات را از دست دادهاند. به همین دلیل، از راهبردهای مواجهه ناکارآمد مانند مواد مخدر، الکل، پرخوری عصبی، گفتگوهای درونی منفی و … استفاده میکنند و در نهایت، خودکشی را فرشته نجاتبخش خود میدانند.
به قول اشنایدمن، چنین فردی دچار انقباض شناختی شده است، یعنی درگیر یک درد روانی شده که باعث میشود نتواند راهحلهای درست را پیدا کند.
وقتی فرد دچار دوسوگرایی است، نیاز به کسی دارد که به او کمک کند، به همین دلیل، خطوط مداخله در بحران یا هات لاینهایی که در کشور ما نیز وجود دارد، میتوانند برای این افراد اثربخش باشند.
اولین خط مداخله در بحران خودکشی را اشنایدمن در 1950 تاسیس کرد که اولین مرکز تماس بحرانی خودکشی بود.
در کشور ما نیز برخی از این خطوط مداخله در بحران و همچنین، اورژانس اجتماعی وجود دارد، اما بسیاری از مردم از آنها آگاه نیستند.
عواملی که خطر خودکشی را افزایش میدهند
یکسری عوامل زیستی، روانی، اجتماعی و فرهنگی وجود دارند که دست به دست هم میدهند و باعث میشوند فرد دست به خودکشی بزند.
البته، باید به این نکته توجه داشت که نمیتوان خودکشی را به صفر رساند، چون نمیتوانیم تمام عواملی که در حوزه خودکشی تاثیرگذار هست را شناسایی و کنترل کنیم.
در ادامه به عوامل خطر خودکشی از نظر اشنایدمن اشاره شده است.
-
تاریخچه خانوادگی
خطر خودکشی در افرادی که یکی از بستگان درجه یک آنها در اثر خودکشی جان خود را از دست داده است، افزایش پیدا میکند. همچنین، این اقدام در بیماران افسردهای که سابقه خانوادگی خودکشی داشتهاند، بالاتر است.
-
زیستشناسی عصبنگر
پایین بودن سطح سروتونین میتواند با اقدامات تکانشی همراه باشد. یعنی زمانی که سطح این هورمون پایین باشد، آدمها میتوانند واکنش افراطی نسبت به مشکلات داشته باشند و دست به خودکشی بزنند. تکانشگری، بی ثباتی و واکنش افراطی، سه نشانه اصلی اختلال شخصیت مرزی است. 10 درصد از افرادی که دچار اختلال شخصیت مرزی و به همراه آن، افسردگی هستند، احتمال دارد اقدام به خودکشی کنند.
-
سوابق ابتلا به اختلالات روانی
آمارها نشان میدهد 80 درصد از افرادی که بر اثر خودکشی جان خود را از دست دادهاند، سابقه ابتلا به بیماریهای روانی داشتهاند. در این میان، اختلال افسردگی، اختلال دوقطبی، اختلال شخصیت مرزی، اختلال شخصیت ضد اجتماعی و اختلال مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی میتواند با خودکشی ارتباط داشته باشد.
این نکته را به خاطر داشته باشید که بیش فعالی درمان نشده ریشه بسیاری از اختلالات روانی است و میتواند مشکلاتی مانند اختلال شخصیت مرزی، اختلال دو قطبی، اختلال شخصیت ضد اجتماعی و … را به وجود بیاورد.
پژوهشها نشان میدهد برخی از کسانی که درگیر خودکشی میشوند، دچار بیش فعالی درمان نشده هستند.
-
احساس عدم تعلق
گاهی با آدمهایی مواجه هستیم که خانواده و احساس تعلق ندارند، یا این احساس تعلق کاهش پیدا کرده و احساس طردشدگی و رهاشدگی میکنند. برخی از افراد نیز این احساس را دارند که سر بار خانواده هستند. برخی از این افراد دست به خودکشی میزنند.
-
مصرف مواد مخدر و الکل
براساس آمارها، 25 درصد از کسانی که بر اثر خودکشی جان خود را از دست میدهند، درگیر مصرف مواد مخدر و الکل هستند. در جامعه ما مصرف ماده گل زیاد شده و چندان بازداری نسبت به این مساله وجود ندارد. این در حالی است که مصرف گل بعد از دو سال فرد را درگیر سندرم بی انگیزگی میکند. این بی انگیزگی سایر نشانههای روانی را گسترش میدهد و فرد را درگیر وسوسه خودکشی میکند.
به طور کلی، باید این نکته را در نظر داشت که بیماریهای روانی به صورت تک بعدی نمیتوانند فرد را درگیر خودکشی کنند، مگر این که ترکیبی از عوامل وجود داشته باشد.
مثلا افسردگی به تنهایی نمیتواند باعث خودکشی شود، اما هنگامی که افسردگی با مشکلات تکانشی یا مصرف مواد مخدر همراه باشد، احتمال اقدام به خودکشی را بالا میبرد.
-
تکانشگری
تکانشگری یعنی عدم بازداری و به صورت احساسی و بدون برنامهریزی عمل کردن. افرادی که خطرپذیری آنها بسیار بالا و خودکنترلی آنها بسیار پایین است، احتمال دارد دست به خودکشی بزند.
آمارها نشان میدهد 74 درصد خودکشیها در نتیجه یک عامل تکانهای اتفاق افتاده است.
اکثر این آدمها نقص در برنامهریزی، هیجانی عمل کردن، بی ثباتی عاطفی و … داشتهاند و عدم بازداری در آنها زیاد بوده است. در مقابل، خودکنترلی میتواند به عنوان یک عامل محافظتی در برابر اقدام به خودکشی عمل کند.
تکانشگری در افرادی که اقدام به خودکشی کردهاند بیشتر از افرادی است که افکار خودکشی دارند. موضوعی که در نهایت، باعث میشود فرد دست به خودکشی بزند، رویدادهای پر استرس زندگی است، یعنی رویدادهایی که اخیرا برای فرد اتفاق افتاده است.
در واقع، چیزی که عوامل زمینهساز و مستعدکننده را تبدیل به خودکشی میکند، عامل آشکارساز یا همان رویدادهای استرسزای اخیر مثل شکست عشقی، فوت یکی از عزیزان، از دست دادن شغل و مشکلات اقتصادی، تروماها و آزارهای جنسی و … است.
-
بلایای طبیعی
پژوهشها نشان میدهد ظرف چهار سال بعد از زمینلرزههای بزرگ، میزان خودکشی حدود 70 درصد افزایش پیدا میکند به ویژه در میان آدمهایی که عوامل زمینهساز در آنها وجود دارد.
به خاطر داشته باشید که ما در خودکشی نوک کوه یخ را میبینیم، اما مسائلی که از سالها قبل او را درگیر کرده و فرایندی که او را به خودکشی رسانده است، معمولا دیده نمیشود.
مواردی که در مصاحبه با فرد درگیر خودکشی باید به آنها توجه داشت
درمانگران و مددکاران هنگامی که با فرد درگیر خودکشی مصاحبه میکنند باید به موارد زیر توجه داشته باشند.
- زمینه رفتار خودکشیگرایانه
- عوامل آشکارساز یا استرسزای قابل تشخیص
- علائمی مانند ناامیدی، رفتار خودکشیگرایانه قبلی، تکانشگری
- خشم، تهییج و حالت اضطرار
- افسردگی و اضطراب
- فراوانی، شدت و حدت افکار خودکشی
- اقداماتی که فرد تاکنون برای خودکشی انجام داده است
- عوامل بازدارنده خودکشی
- مصرف الکل و مواد مخدر
- حمایتگر بودن ساختار خانواده
- میزان امیدواری و خوشبینی فرد
- چک کردن راهبردهای مقابلهای سالم مانند مسائل معنوی، مدیتیشن، گفتگوی درونی مثبت و … و راهبردهای مقابلهای ناسالم مانند مصرف الکل و مواد مخدر
درمانگران و مددکاران باید توجه داشته باشند که از هر 100 نفر که درگیر افکار خودکشی هستند، 10 نفر افکار خودکشی خود را انکار میکنند. دلیل این مساله این است که آنها از قضاوت شدن میترسند. به همین دلیل، در آغاز مصاحبه با افرادی که در معرض خودکشی هستند یا کسانی که از اختلالات روانشناختی رنج میبرند، ابتدا باید به آنها گفته شود که تمام صحبتهای شما محرمانه است، مگر سه موضوع که من باید آنها را کنترل کنم و کمک بگیرم. یکی افکار خودکشی، افکار دگرکشی و آسیبهای جنسی.
این راهکارها به افراد درگیر خودکشی کمک میکند
راهکارهای مختلفی وجود دارد که مددکاران و افرادی که با افراد در معرض خودکشی در ارتباط هستند، میتوانند از آنها برای کمک به فردی که افکار مربوط به خودکشی دارد، استفاده کنند. این راهکارها به شرح زیر است:
- به افکار فرد نزدیک شوید و ببینید او در مورد زندگی و مرگ چه دیدگاهی دارد و برنامه او برای آینده چیست. سپس به تدریج به سمت فکرهای آسیبرسان او بروید.
- تاریخچه بیماری روانپزشکی فرد و خانواده او و سابقه اقدام به خودکشی توسط او و اعضای خانوادهاش را بررسی کنید.
- محرکها و عوامل استرسزای اخیر را شناسایی کنید.
- چک کنید که او برای اقدام به خودکشی فکر تهیه وسایل خاصی هست یا خیر و روش او چیست یا در گذشته برای خودکشی از چه روشی استفاده کرده بود.
- حتما تلفن او و خانوادهاش را داشته باشید.
- شمارههایی مانند 1480، 54467000 و … را در اختیار این افراد قرار دهید تا هنگامی که به شما دسترسی ندارند با این شمارهها تماس بگیرند.
- یک برنامه ایمنی را همراه با فرد تهیه کنید تا زمانی که افکار خودکشی سراغ او میآید بداند باید به کجا مراجعه کند، از خانواده و دوستان گرفته تا اورژانس اجتماعی و … . همچنین، او را تشویق کنید که حتما به یک روانشناس مراجعه کند.
- افراد مهم زندگی او مانند پدر و مادر، دوست و به طور کلی، کسی که در مقابل او احساس امنیت را دارد، با خبر کنید.
- به او یاد بدهید که چگونه از منابع سلامت روان استفاده کند.