خانمها و آقایان لطفا ازدواج نکنید!

طبق بررسیهای صورت گرفته یکی از مهمترین دلایل طلاقهایی که صورت گرفته عدم خودشناسی افراد است. فرد خودش را نمیشناسند و به دنبال بهترین گزینه برای ازدواج میگردد که نتیجه آن شکست در زندگی مشترک است. شرط اول ازدواج موفق این است که ابتدا خودمان را به درستی بشناسیم.
موسسه خانواده سلامت بنیان- همایش بزرگ ازدواج و معارفه موارد ازدواج روز پنجشنبه برگزار شد. در این همایش دکتر علی شیخالاسلامی، مدیرعامل موسسه خانواده سلامت بنیان به بیان مطالبی در این رابطه پرداخت که مشروح این سخنان را پیش رو دارید.
ترس از ازدواج و عواقب آن
شعار امسال ما در موسسه خانواده سلامت بنیان این است که “آقایان و خانمهای محترم لطفا ازدواج نکنید”. از ابتدای امسال تا به امروز 17 هزار و 350 مرد بابت مهریه به زندان افتادند چون قیمت سکه بالا رفته و برخی از خانمها دادخواست دادند و آقایان را به زندان انداختند. در این شرایط آقایان میترسند ازدواج کنند و شواهد و قرائن هم نشان میدهد که میزان ازدواج در طول ده سال گذشته سیر نزولی پیدا کرده و هر سال به نسبت سال قبل کمتر شده و از آن طرف میزان طلاق افزایش پیدا کرده است. این دو آمار در حال نزدیک شدن به هم هستند یعنی به روزی میرسیم که میزان طلاقهای یک سال با میزان ازدواجهای آن سال برابری پیدا کند و عملا تعداد خانوادهها کم شود.
دلیل این مساله ترس از ازدواج است بهطوری که بسیاری از شما فکر میکنید اگر ازدواج کنید و شکست بخورید چه اتفاقی برایتان خواهد افتاد. این دغدغه و نگرانی نه تنها شما را اذیت میکند بلکه خانوادهها را هم نگران میکند. خانوادهها برای این که بتوانند این نگرانیها را کاهش دهند شرایط را سختتر میگیرند و تعهدات زیادی را سر راه طرف مقابل قرار میدهند تا نوعی تضمین گرفته باشند و زندگی فرزندشان بیمه شود اما متأسفانه نتیجه معکوس است یعنی این تعهدات وضعیت را از آنچه که بوده بدتر کرده است.
(در همین زمینه: چرا از ازدواج می ترسیم/ راهکارهای برطرف کردن ترس از ازدواج)
تا وقتی مهارتهای زندگی را یاد نگرفتید سراغ مزدوج شدن نروید
میزان طلاقها به دلیل انتخابهای اشتباه و این که جوانها مهارت زندگی مشترک را بلد نیستند بالا میرود. برای رانندگی کردن دورههایی وجود دارد تا افراد بتوانند گواهینامه بگیرند اما برای زندگی مشترک که قرار است سرنوشت و آرامش زندگی را شکل دهد آموزشی نمیبینند. بعد در زندگی به مشکل برمیخورند و برای حل مشکل سراغ دوستان و افرادی میروند که هیچ تخصصی در امر مشاوره ندارند و به جای مشاوره، قضاوت میکنند و افراد را تشویق میکنند که وارد یک جنگ شوند که این جنگ سرانجامی جز جدایی ندارد. برای این که این اتفاق نیفتد میگوییم تا زمانی که مهارتهای زندگی مشترک را یاد نگرفتید ازدواج نکنید.
برخی ازدواج میکنند چون خانواده به آنها فشار میآورد. برخی دیگر ازدواج میکنند چون دوستانشان ازدواج کردهاند و آنها احساس میکنند از قافله عقب ماندهاند و نتیجه این است که بعد از ازدواج با کوچکترین مشکلی وارد فرایند طلاق میشوند.
شکست در زندگی مشترک حداقل 100 میلیون تومان ضرر مالی دارد
از منظر مالی هر ازدواجی که شکست میخورد حداقل معادل 100 میلیون تومان ضرر اقتصادی است. چرا که هزینه جهیزیه، مراسم عروسی، مهریه و فرایند دادگاه و طلاق در پایینتر شکل ممکن حدود 100 میلیون تومان برآورد میشود.شما برای این که اگر ماشین 20 میلیونی تان خسارتی دید جبران شود حدود 800 هزار تومان پول بیمه میدهید اما برای بیمه زندگیمان چه هزینهای میکنیم؟ گاهی افراد 100 هزار تومان پول مشاوره را زیادی میدانند اما حاضرند 500 هزار تومان بابت دسته گل بپردازد یا 1 میلیون تومان صرف سفره عقد کند.
اوایل که بیمه در کشور ما اجباری نبودند بسیاری از افراد ماشین خود را بیمه نمیکردند اما به تدریج این فرهنگ جا افتاد که هزینه بیمه به نفع آنهاست. باید مشاوره و آموزش پیش از ازدواج را جدی بگیریم و سعی کنیم قبل از این که وارد چرخه انتخاب همسر شویم آموزشهایمان را کامل کنیم.
ضرورت خودشناسی قبل از هر اقدامی
چه زمانی وقت ازدواج ماست؟ آیا میتوان سن مشخصی را برای ازدواج در نظر بگیریم و بگوییم هر کس به این سن رسید باید ازدواج کند؟ پاسخ این است که خیر، ازدواج سن ندارد. مثلا ممکن است آقایی در 20 سالگی سن ازدواجش باشد اما آقای دیگری در 45 سالگی هنوز سن ازدواجش نرسیده باشد. اما میشود کاری کرد که سن ازدواج زودتر برسد و این کار از طریق خودشناسی میسر میشود. اگر کسی قبل از رسیدن به خودشناسی ازدواج کند اگر در ازدواج خود شکست نخورد باید شک کرد.
طبق بررسیهای صورت گرفته یکی از مهمترین دلایل طلاقهایی که صورت گرفته عدم خودشناسی افراد است. فرد خودش را نمیشناسند و به دنبال بهترین گزینه برای ازدواج میگردد که نتیجه آن شکست در ازدواج است. شرط اول ازدواج موفق این است که ابتدا خودمان را به درستی بشناسیم. بیش از 90 درصد از مواردی که برای مشاوره مراجعه میکنند حداقل خودشناسی را هم ندارند. باید ابتدا ویژگیها، تواناییها، ضعفها و ناتوانیهای خودتان را به خوبی بشناسید و در این صورت است که میتوانید انتخاب درستی داشته باشید چون اگر خودتان را نشناسید عملا هیچ شاخص و ملاکی برای ازدواج ندارید.
قرار نیست با انسان کامل ازدواج کنیم
در تمام مشاورههایم اولین سوالم این است که ملاک شما برای ازدواج چیست و جوابی که میشنوم شامل لیستی از صفات خوب مثلا خوش اخلاق، مهربان، دست و دلباز، صادق و … است. اما مگر ما قرار است با انسان کامل ازدواج کنیم که به دنبال این صفات میگردیم؟ در تمام دنیا هم اگر بگردیم نمیتوانیم انسان کامل پیدا کنیم. وقتی ملاکهای ما صفات خوب باشد گیج میشویم.
برخی از افراد بسیار گیر چهره هستند و به قدری به این مساله اهمیت میدهند که سن ازدواجشان میگذرد. برخی به مال و ثروت اهمیت بسیاری میدهند و هر خواستگاری که میآید به امید این که خواستگار بعدی پولدارتر و خوش تیپتر باشد او را رد میکنند. نتیجه این میشود آقایی که در 28 سالگی از دختر خانم جواب رد میشنود در سن 35 سالگی انتقام میگیرد. زمانی که آقا دوست دارد ازدواج کند اما شرایط مالی مناسبی ندارد جواب رد میشنود اما در 35 سالگی که شرایط مالی و کاری او فراهم شد دختر 25 سالهای میخواهد که تمام ویژگیهای خاص را داشته باشد و این سیکل معیوب در کشور ما متأسفانه ادامه پیدا میکند. خانمها در سنین پایینتر دنبال مردی همه چیز تمام هستند و وقتی سنشان بالا میرود آقایان آنها را رد میکنند و میگویند سن شما گذشته است.
اگر خودمان را بشناسیم میتوانیم درست انتخاب کنیم. در ازدواج چیزهایی که قابل تغییر است مثل مال و ثروت و زیبایی ملاک درستی برای ازدواج نیستند. چون برخی مال و ثروت دارند اما عرضه نگهداری از آن را ندارند و اگر تو با ثروت یا زیبایی او ازدواج کنی وقتی این ملاکها را از دست داد پشیمان میشوی.
باید یاد بگیریم که همه ما انسان هستیم و شأن ما انسانی است و مال و زیبایی و تحصیلات دلیل برتری کسی بر دیگری نیست. پس اولین ملاک ما باید ثبات و پایداری شخص باشد اما براساس طرحوارههای ذهنی کودکیمان انتخاب میکنیم. به قدری از خانمها شنیدهایم که کاش یک عروس خوشگل گیرم بیاید دنبال دختر خوشگل هستیم یا انقدر گفتند کاش داماد پولدار و خوش تیپ نصیبم شود وقتی میخواهیم شوهر کنیم به دنبال مرد پولدار و خوش تیپ هستیم.
این ساختار ذهنی را باید خراب کنیم و اگر میخواهیم ازدواج درست و موفقی داشته باشیم باید آنچه تا امروز راجع به انتخاب همسر و ازدواج شکل دادهایم را دور بریزیم. اولین شرط ازدواج خودشناسی است اما وقتی خودمان را شناختیم و حالا میخواهیم انتخاب کنیم چه چیزهایی را در طرف مقابلمان مدنظر قرار دهیم و در گفتگوهای قبل از ازدواج چه مواردی برایمان اهمیت داشته باشد؟
از روی لجبازی با خودتان و دیگران ازدواج نکنید
اولین و مهمترین مسالهای که در ازدواج باید در نظر بگیریم ویژگیهای شخصیتی خودمان و طرف مقابل است زیرا آنچه دوام و بقای ازدواج را برای ما مشخص میکند ویژگیهای شخصیتی دو طرف است. تا زمانی که شخصیت خود و طرف مقابل را به درستی نشناختهاید برای ازدواج عجله نکنید. انتخابهای عاشقانه و بدون عقلانیت کاملا غلط است و به شکست منجر خواهد شد. همچنین، از روی لجبازی با خودتان و دیگران مثل کسی که با او به شکست عشقی رسیدید ازدواج نکنید چون قطعا شکست خواهید خورد.
عمق اعتقادات و باورهای طرف مقابل را بسنجید
مساله دیگری که بسیاری از افراد در فرایند انتخاب همسر به آن توجه نمیکنند باورها و اعتقاداتشان است. در باورها و اعتقادات به دنبال شباهت نگردید. مثلا این که هر دو نفر نماز میخوانند کافی نیست بلکه ریز به ریز اعتقادات را باید چک کنید و عمق اعتقادات را بسنجید و ببینید چرا این فرد این باورها و نگرشها را دارد.
سبک مدیریت منابع مالی مهمتر از میزان ثروت است
همچنین، ثروت مهم نیست و آنچه که اهمیت دارد سبک و مدل مدیریت منابع مالی است. یک مرد ممکن است امروز پولی نداشته باشد اما اگر بررسیها نشان دهد مدل مدیریت مالی او خوب است و با خود ما هماهنگ است این آدم میتواند گزینه خوبی باشد چون بعدا به ثروت هم خواهد رسید. اما کسی که پول داشته باشد اما مدیریت مالی او ضعیف است پس از مدتی ورشکست میشود و ثروت خود را از دست میدهد.
مساله دیگری که باید به آن توجه کنیم ارتباطات فرد با خانواده، دوستان و همکارانش است. باید سبک ارتباطی خودمان را با سبک ارتباطی او بسنجیم. برخی میگویند مادر یا خواهر مرد زندگی ما را مدیریت میکنند اما این مساله از همان روز اول قابل تشخیص است.
مدل تصمیمگیری طرف مقابل را چک کنید
مدل تصمیمگیری فرد هم بسیار مهم است. برخی از افراد خود را بسیار روشنفکر نشان میدهند و میگویند ما خیلی اهل مشاوره و همفکری هستیم اما مدل مشورت آنها به شکل تفنگی است یعنی اسلحه را به سمت شما میگیرد و میگوید نظر موافقت را اعلام کن و اگر جرأت داری نظر مخالف بده. اگر قبل از ازدواج این مساله را چک نکرده باشی بعد از ازدواج مجبوری همیشه در مقابل اسلحه تسلیم شوی یا طلاق بگیری.
ضرورت صحبت کردن درباره مسایل جنسی
مساله بعدی این است که باید ببینیم بین دو خانواده از نظر فرهنگی و اعتقادی تناسب وجود دارد یا خیر. آخرین نکتهای که باید به آن توجه کرد اما متأسفانه در جامعه ما تابو است و راجع به آن صحبت نمیشود مسایل جنسی است که قبل از ازدواج بهعنوان آخرین گزینه برای شناخت حتما باید مورد بحث و گفتگو قرار بگیرد. متأسفانه بسیاری از افراد راجع به این موضوع صحبت نمیکنند و بعد از ازدواج دچار مشکل میشوند. برخی هم خیلی زود سراغ این مساله میروند و در ابتدا میگویند ما باید این تجربه را با هم داشته باشیم تا من تو را انتخاب کنم. اما به یاد داشته باشیم کسی که هدف او ازدواج است هیچ وقت قبل از ازدواج دنبال این مساله نمیرود.
عاقلانه ازدواج و عاشقانه زندگی کنید
ازدواج یک انتخاب عاقلانه است نه انتخاب عاشقانه. تحقیقات علمی نشان داده کسانی که سالها دوستی و عشق را تجربه کردند سپس وارد ازدواج شدند در زندگی مشترک شکست خوردند. انتخاب زندگی مشترک عاقلانه است و با عقل باید تصمیم بگیرید نه با احساس. فکر نکنید که ابتدا باید عاشق شوید سپس زیر یک سقف بروید. ایجاد عشق نیاز به مهارت دارد و کسی که این مهارت را یاد گرفته باشد میتواند زندگی عاشقانهای را برای خودش ایجاد کند. عشقی که با یک نگاه ایجاد میشود یا در ارتباطات سطحی شکل میگیرد عشق نیست بلکه یک هوس کور و پردهای است که جلوی عقل شما را میگیرد و اجازه انتخاب عاقلانه به شما نمیدهد.
تا آموزش لازم را ندیدید و مشاوره درستی دریافت نکردید لطفا ازدواج نکنید.
َ