تأثیرات عجیب و غریب تکنولوژی روی مغز انسان مدرن؛ از خواب های رنگی گرفته تا عوض شدن طعم غذا

تکنولوژی

شاید جالب باشد که بدانید نسل سالخورده ای که در کنار تلویزیون های سیاه و سفید بزرگ شده اند، تقریبا همیشه رویاهای سیاه و سفید می بینند. از طرفی نسل امروزی تر که در عصر تکنولوژی رشد یافته اند، اکثرا در خواب هایشان رویاهای رنگی می بینند.

موسسه خانواده سلامت بنیان، شهاب فریدی؛ پیامدهای پیشرفت تکنولوژی برای مغز مثبت بوده یا منفی؟ آیا تکنولوژی ما را تغییر داده؟ اندیشه ما، احساسات ما و رویاهای ما چه فرقی با نیاکانمان دارند؟ آیا این حجم وسیع اطلاعات پخش شده در وب و فناوری های پویای دیگر اثری بر تجربه های زیستی ما گذاشته؟

 پاسخ به این سوالات سخت است، خصوصا وقتی بیاندیشیم که آیا این دگرگونی حافظه ما، تمرکز ما و حتی خوابیدن ما به نفعمان بوده یا خیر؟ به باور عده ای همه این دنیای تکنولوژی زده پیرامونمان به ما یاد داده که ذهنمنان را بهتر سازماندهی کنیم و حتی عمیق تر بیاندیشم. از طرفی عده ای دیگر معتقدند که ما نامتمرکز شده ایم و وقتی دست تنها و بدون پاورهای فن آورانه مان باشیم، ناخلاق و بی صبر می شویم.

مطالعات بسیار روی تاثیر تکنولوژی های نوپا بر عملکرد مغز ما انجام شده تا هر روز گامی دیگر به درک پاسخ پرسش هایمان در این رابطه نزدیک تر بشویم. با ما باشید تا فهرستی از بهبود ها یا کمبود های متاخر مغز مان بر اساس یافته های نوین را رصد کنیم.

 رویاهایمان رنگی شده اند

شاید جالب باشد که بدانید نسل سالخورده ای که در کنار تلویزیون های سیاه و سفید بزرگ شده اند، تقریبا همیشه رویاهای سیاه و سفید می بینند. از طرفی نسل امروزی تر که در عصر تکنولوژی رشد یافته اند، اکثرا در خواب هایشان رویاهای رنگی می بینند. این یافته ها در سال ۲۰۰۸ توسط دانشگاه «داندی» اسکاتلند مورد اشاره قرار گرفت و حتی در مطالعات بعدی «انجمن روانشناسی آمریکا» بار دیگر تایید شد.

 ما دچار ترس از دست دادن هستیم

سندرم FOMO یا ترس از دست دادن به دیده «نیویورک تایمز» تعریفی این چنین دارد: «ترکیبی از دلواپسی، بی کفایتی و بیش حساسی است که هنگام مطالعه سرسری شبکه های اجتماعی می تواند عود کند». نسل های قبل از فیس بوک و اینستاگرام، آخر هفته های آرامی داشتند، گپ دلنشین با خانواده، خواندن کتاب یا چیزهای دیگر از این قبیل موجب غم یا عذاب وجدان نمی شدند. اما نسل امروز به سبب وابستگی به شبکه های اجتماعی احساسات مرکبی دارد. خرواری از عکس ها و ویدئوهای دوستانتان که هر کدام مشغول یک تفریح متفاوت هستند، تعریف سردرگمی از سرگرمی را به ما باورانده است. صدایی دائم در ذهنمان تکرار می شود که «نکنه باید یه کار دیگه انجام بدم؟»

 ما قضاوت خودمان درباره خوشی را از دست داده ایم و گمگشته تر از همیشه مشغول رصد لذت های دوستانمان هستیم. در پژوهشی در همین راستا ثابت شد که نگاه کردن به عکس های اینستاگرام یا شبکه های مجازی دیگران از غذاهایی که می خوردند، طعم غذایی که می خورید را عوض می کند.

 سندرم توهم لرزش موبایل

ما نسبت به گوشی های همراهمان زیادی حساس شده ایم. در با این حد که وقتی نمی لرزند هم لرزششان را احساس می کنیم مطالعه نشریه «رایانه و رفتارهای انسانی» در سال ۲۰۱۲ نشان داد که ۸۹ درصد از جامعه ۲۹۰ نفری مورد مطالعه، توهم لرزش را گزارش کرده اند.

 این توهم که تا حداقل هفته ای یکی دو مرتبه گریبان گیرمان می شود در مطالعه دیگری که بر روی کارکنان بیمارستان انجام شد هم تایید شد. به باور بعضی از محققین، مغز ما در تفسیر چیزهایی مثل احساس خارش دچار لغزش می شود و توهم لرزیدن گوشی همراهمان را القا می کند. یعنی چیزی در مغز ما هست که عامل به کار افتادنش نسبت به همین چند سال پیش متفاوت شده است. با این که این سندرم موجب آزار کسی نشده و به عنوان یک مشکل روان شناسی مورد اشاره نیست ولی همچنان عجیب بودن این قضیه کتمان نکردنی و کنجکاوی برانگیز است.

 ما نمی توانیم بخوابیم

ما موجودات فن آوری پرست! وقتی خمار خواب می شویم هم لپ تاپ های درخشانمان را کنار تخت داریم. یا وب گردی می کنیم، یا آخرین اپیزود سریال مورد علاقه مان در حال پخش است و شاید در بهترین حالت یک کتاب الکترونیکی بخوانیم، اما باید دانست که تمام این لذت های آخر شبی الگوی خواب ما را به هم می ریزد.

 دانشمندان بر این باورند که احتمالا نور صفحه های درخشان لپ تاپ ها، تبلت ها و گوشی های هوشمندمان، نورسنج درونیمان را گمراه و برنامه طبیعی هورمون های مسبب خواب را قطع می کند. خیره شدن به نورهای مصنوعی این چنین مغزمان را به این باور می رساند که هنوز روز است و بر ساعت درونی بدنمان موثر می شود. على الخصوص نور آبی این صفحه ها موجب حساسیت چشم های ما می شود و در نهایت فرآیند خوابمان را مشکل تر می کند. تمام موارد اشاره شده برای کسانی که قبلا به نحوی با بی خوابی درگیر بودند، عواقب پر رنگ تری خواهد داشت.

 نه حافظه و نه تمرکز ما تعریفی ندارد

در گذشته های دور دور دور، یادگیری با تکرار یک امتیاز محسوب می شد. در واقع انتظار می رفت که فراگیران بتوانند سراسر یک کتاب را از بر بخوانند ولی در دنیای «گوگل» ما که هر مقدار اطلاعاتی که بخواهیم با اشاره انگشت پیدا می شود و قرار نیست که کسی مزاحم پاراگراف های کتاب ها بشود.

 در سال ۲۰۰۷ مطالعه جامعی روی نمونه ای ۳۰۰۰ نفره از مردم انجام شد که نشان داد پاسخ دهنده های جوان تر اطلاعات شخصی از قبیل تاریخ تولد نزدیکان و حتی شماره تلفن همراه خودشان را کمتر به یاد دارند. مطالعات مشابه دیگری ضعف پیش رونده ای در توانایی های ساده ی ریاضی را نشان می دهند و به مردمی اشاره می کنند که بدون کمک GPS در خیابان های شهرهای خودشان کم می شوند.

 علاوه بر این مشاهده شده که شبکه های اجتماعی و اینترنت دوره های تمرکز ما را کاهش داده اند. ساکنین دنیای دیجیتال مهارت مطالعه در بازه های طولانی تر را از دست داده اند و از خطوط اکثر نوشته ها سرسری گذر می کنند. این مشکلات قطعا بر روی نسل جوان در حال رشد تاثیر خواهد گذاشت و مانع توسعه توانایی تمرکزشان می شود.

 توانایی های بصری ما بهتر شده اند

مطالعه ای در سال ۲۰۱۳ میلادی نشان داده که بازی های تیراندازی اول شخص همچون «Halo» یا «ندای وظیفه » موجب ترقی توانایی تصمیم گیری و توانای هایی بصری بازی کنندگان می شود. این بازی های جذاب بازی کنندگان را در دنیایی غوطه ور می کنند که برای تصمیم گیری بر اساس محرک های بصری پاداش خواهند گرفت. پس توانایی هایی چون تمرکز دید فضایی بهبود می یابند و قدرت تجزیه ی جزئیات دنیای پیرامون رشد پیدا می کند. حتی نشان داده شده کسانی که مرتب مشغول بازی های کامپیوتری می شوند، در محیط های تاریک برای تشخیص تمایز کنتراست اشیا تواناتر هستند.

علاوه بر موارد قبلی، پذیرفته شده که انجام بازی های استراتژیک باعث تقویت بخش انعطاف پذیری شناختی مغز می شود تا افراد راحت تر بتوانند بین وظایفشان جا به جا شوند و برای کارهای چند وظیفه ای (مولتی تسک) قابل تر باشند.

توانایی کنترل هیجان ما کاهش یافته

متاسفانه همان تحقیقاتی که در مورد قبلی اشاره شد، نشان داد که بازی کنندگان بازی هایی چون Halo برای مهار هیجانات ناگهانی یا رفتار های خشونت آمیز ناتوان ترند. تحقیقات نشان داده اند که تحریک بازی کنندگان برای تصمیم گیری سریع در شرایط خشونت بار موجب شده آن ها در زندگی روزمره خودشان هم تصمیمات خشن و سریعی را بصورت ناگهانی و فكر نشده انتخاب کنند. مطالعات دیگر ارتباطاتی بین بازی های خشونت آمیز و محتواهای رسانه ای دیگر که درگیر خشونتند با مشکلاتی از قبیل کمبود تمرکز و رفتارهای تهاجمی نشان می دهند.

 ما بیشتر از همیشه خلق می کنیم

این مقاله را با یک نکته مسرت بخش به پایان می بریم. این حقیقت که در دنیای امروز توانایی ارتباط با رسانه های خلاق چه برای افراد هنرمند و چه افراد غیر هنرمند رشد یافته. شناخت مازادی که برای نسل جدید بوجود آمده احتمالا ناشی از ساعت هایی باشد که در اینترنت وقف چیزهای مورد علاقه خودشان می کنند. متن، ویدئو و تصاویر در کنار هم عینیتی واحد می یابند که هرگز توسط تلویزیون قابل دسترسی نبود. همواره قدرت های نهان مغز ما در حال پیگیری چیزهای مورد علاقه مان و اهداف و لذت های دیگر است و رسانه های اجتماعی هم بصورت ناخوداگاه فرهنگ به اشتراک گذاری را اشاعه می دهند. پس نتیجه می شود که انسان های امروزی بیش تر از همیشه درگیر حس آفرینش و اشتراک چیزهایی باشند که محصول خودشان است.

 آلبوم های اینستاگرام ما ، مقاله های ویکیپدیای ما و وبلاگ های بی شمار همگی موید این مساله اند. ما بیش تر از قبل به سراغ کارهایی می رویم که دوستشان داریم و فقط چون جالب هستند و به نظر کارهای درستی می آیند آن ها را برای باقی دنیا به اشتراک می گذاریم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *