“بمب یک عاشقانه”، عاشقانه ای لطیف در دل موشک باران تهران
بمب یک عاشقانه فیلمی درباره روابط انسانی و عشق در روزهای جنگ و ناامنی شهر و ویران شدن زندگی انسان ها در اثر ورود هیولای جنگ به شهر است اما با این حال فیلمی نیست که کام شما را تلخ کند و نگذارد زیر حجم تلخی ها و فشار روانی این موضوع ناراحت کننده نفس بکشید!
به گزارش موسسه خانواده سلامت بنیان، فیلم سینمایی “بمب یک عاشقانه” در سال 96 به جشنواره فیلم فجر راه یافت و پاییز سال گذشته در سینماهای کشور اکران شد. در روزهای اخیر بمب یک عاشقانه وارد شبکه نمایش خانگی شده است و فرصت مناسبی است که اگر آن را تا به حال ندیده اید از دیدنش لذت ببرید.
پیمان معادی در بمب یک عاشقانه علاوه بر بازیگری، در مقام نویسنده و کارگردان نیز قرار گرفته و توانسته فیلمی متفاوت با فیلم قبلی خود “برف روی کاج ها” بسازد. بمب، یک عاشقانه روزهای موشک باران تهران در سال 66 را به تصویر می کشد و از نظر فضاسازی، صحنه آرایی و به ویژه طراحی لباس و گریم تا حد زیادی توانسته در این زمینه موفق عمل کند. کسانی که دهه شصت را دیده اند و حتی دوران کودکی شان را در آن دهه گذرانده اند با دیدن جزئیات و ریزه کاری های صحنه و لباس فیلم بمب، صحنه های بسیار آشنایی از خاطرات دور را جلوی چشم خود می بینند که نشان از موفقیت فیلم در این زمینه دارد.
بمب یک عاشقانه فیلمی درباره روابط انسانی و عشق در روزهای جنگ و ناامنی شهر و ویران شدن زندگی انسان ها در اثر ورود هیولای جنگ به شهر است اما با این حال فیلمی نیست که کام شما را تلخ کند و نگذارد زیر حجم تلخی ها و فشار روانی این موضوع ناراحت کننده نفس بکشید! اتفاقا برعکس، بمب یک عاشقانه به لطافت روابط انسان ها در دل جنگ می پردازد و از این منظر فیلمی بسیار لطیف محسوب می شود.
پیمان معادی در نقش آقای ذکایی ناظم مدرسه است که اتفاقات جنگ و اسیر شدن برادرش مانند بمبی در زندگی او عمل کرده و مدت هاست به دلیل اتفاقات پیش آمده با همسرش که نقش او را لیلا حاتمی بازی کرده قهر است و حرف نمی زند. زندگی این زوج تا حدی سرد است که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند و به همین دلیل شب ها و در زمان موشک باران به همراه بقیه همسایه ها به پناهگاه نمی روند.
ماجراهای زیادی در این بین اتفاق می افتد و نویسنده فیلمنامه، راه حل این مشکل و به طور کلی مسایل و گره های کور بین انسان ها را “شکستن سکوت و حرف زدن” معرفی می کند. راه حلی که نه تنها می تواند به رفع مشکلات موجود کمک کند بلکه از بروز سوءتفاهم و دلخوری هم جلوگیری می کند.
آقای ذکایی و همسرش آدم های فرهنگی و اهل کتابی هستند اما کتاب هایی که خوانده اند نتوانسته چندان به آنها کمک کند که در مواقع حساس، مشکلات زندگی شان را از راه معقول حل کنند. در این بین، تجربه زیسته و عاشقانه یکی از پسر بچه های تخس مدرسه به کمک آقای ذکایی می آید و به او یادآوری می کند که باید از زاویه دیگری به مشکلاتش نگاه کند.
فیلم خیلی خوبی بود. توصیه میکنم ببینید