چرا در انجام کارهایمان اهمال می کنیم؟ راهکارهایی برای مقابله با اهمال کاری
یکی از دلایل اهمال کاری، لذت جویی است. ما بیشتر به دنبال لذتهای آنی یا بلندمدت میرویم و این کسب لذت حسی را در ما به وجود میآورد که چندان تحمل سختی و شکست را نداشته باشیم و دوست داریم همیشه به ما خوش بگذرد. کسانی که این حس لذت جویی را دارند از انجام تکالیف و اموری که به آنها محول میشود بیزار هستند.
به گزارش موسسه خانواده سلامت بنیان، یکی از مشکلاتی که بسیاری از ما در زندگی داریم این است که زیاد برایمان اتفاق میافتد که کارهایمان را به تأخیر میاندازیم و همیشه شنبه ای وجود دارد که میخواهیم از آن روز آدم دیگری شویم و اهمال کاری را کنار بگذاریم. این در حالی است که مقابله با اهمال کاری نیاز به شناخت دلایل این مساله و در پیش گرفتن راهکارهای عملیاتی دارد. در این زمینه با آرش هادیان، مشاور و متخصص خانوادهدرمانی گفتگو کردیم که متن این گفتگو را پیش رو دارید.
فرق اهمال کاری با تنبلی
- آقای هادیان لطفا بفرمایید اهمال کاری به چه معناست و ما در چه مواقعی دچار اهمال کاری هستیم؟
اهمال کاری که یکی از مشکلات شایع به حساب میآید به معنای محول کردن کاری به آینده به دلایل واهی است یعنی ما به وسیله دلایلی که برای محول کردن آن کار به آینده داریم بیشتر خودمان را توجیه میکنیم و این دلایل منطقی نیستند. البته، اهمال کاری با تنبلی متفاوت است و تنبلی به معنای انجام ندادن کار است.
ترس از شکست موجب اهمال کاری می شود
- چه دلایلی باعث میشود ما آدمها اهمال کار شویم؟
اولین علت اهمال کاری ترس از شکست است که این ترس به باید و نبایدهایی برمیگردد که از دوران کودکی بزرگترها به ما میگفتند. همین مساله باعث شده میزان ریسک پذیری ما پایین بیاید و از تجربههای جدید بترسیم.
عدم مهارت در انجام کارها یکی دیگر از دلایلی است که ممکن است باعث ترس از شکست شود و ما برای این که بتوانیم با این علت اهمال کاری مقابله کنیم باید در ابتدا ترس را ریشه یابی کنیم سپس بپذیریم که در انجام دادن امور شکست اجتناب ناپذیر است.
ضعف بدنی یکی از علل اهمال کاری است
دلیل دیگر اهمال کاری بی حالی و ضعف بدنی است. برخی از افراد کلا آدم هایی کرخت و بی حال هستند و باید از نظر پزشکی مورد بررسی قرار گیرند. سندرمی به نام “سندرم خستگی مزمن” وجود دارد که یک مشکل روانشناختی است و حتما باید بررسی و تشخیص داده شود و بعد از مشخص شدن علت بی حالی، رفع علت شود. همچنین، سطح فعالیتهای بدنی را با ورزش کردن و فعالیتهای روتین بالا ببریم تا بی حالی کم شود. خواب و تغذیه مناسب هم قطعا در این زمینه موثر است.
لذت جویان بیزار از انجام کار
دلیل دیگر اهمال کاری بحث لذت جویی است. ما بیشتر به دنبال لذتهای آنی یا بلندمدت میرویم و این کسب لذت حسی را در ما به وجود میآورد که چندان تحمل سختی و شکست را نداشته باشیم و دوست داریم همیشه به ما خوش بگذرد. کسانی که این حس لذت جویی را دارند ممکن است مشکلات خود را بزرگ نمایی کنند و دلایلی برای اهمال کاری خود بتراشند. ضمن این که افراد لذت جو از انجام تکالیف و اموری که به آنها محول میشود بیزار هستند.
فراموش کاری و اهمال کاری
فراموش کاری یکی دیگر از دلایل اهمال کاری است به این معنا که فرد فراموش میکند کار خود را انجام دهد. این مورد هم باید ریشه یابی شود و بدانیم که چرا فرد کارهایی که باید انجام دهد را فراموش میکند. دلیل این مساله میتواند استرس طولانی مدت، نداشتن استراحت کافی، نقص توجه و … باشد و این مشکلات باید تشخیص داده شده و برطرف شوند تا مشکل فراموش کاری و متعاقب آن مشکل اهمال کاری درمان شود.
مشکل دیگری که باعث اهمال کاری میشود پایین بودن آستانه تحمل است. لذت جویی ممکن است تحت تأثیر پایین بودن آستانه تحمل باشد. افرادی که آستانه تحملشان پایین است عادت به ارضای فوری نیازهایشان دارند و همین مساله باعث میشود که نتوانند برای انجام کار خود انرژی بگذارند.
در برنامه ریزی کردن واقع بین باشیم
نداشتن مدیریت زمان و مشکل در اولویت بندی، یکی دیگر از مسایلی است که افراد اهمال کار با آن درگیر هستند. این افراد باید مدیریت زمان، برنامهریزی و استفاده از زمان سنج را یاد بگیرند و بدانند که بین برنامهریزی ایدهآل و برنامهریزی واقع بینانه تفاوت وجود دارد. برنامهریزی هایی که اغلب ما انجام میدهیم برنامهریزیهای ایدهآل هستند یعنی طوری برنامه میریزیم که کار را آن طور که دوست داریم انجام دهیم نه آن گونه که در توانمان است. همین تضاد باعث میشود نتوانیم به آن برنامه عمل کنیم.
یاد بگیریم اولویت بندی داشته باشیم و بدانیم کدام کار باید فوری انجام شود یا کدام کارها مهم هستند اما فوریت ندارند و کدام کارها جزو امور عادی هستند. وقتی این اولویت بندی را یاد بگیریم بهتر میتوانیم برنامهریزی کنیم.
مشکل کمال گرایی
کمال گرایی یکی دیگر از مشکلاتی است که افراد اهمال کار با آن مواجه هستند. شاید به نظر برسد که کمال گرایی خوب است اما این گونه نیست و افراد کمال گرا یا دوست دارند کاری را به طور کامل انجام دهند یا این که کلا آن کار را انجام نمیدهند. چون همیشه دنبال فرصتی میگردند که بتوانند وقت زیادی بگذارند و آن کار را خیلی دقیق و درست انجام دهند. همین مساله باعث میشود که کار را پشت گوش بیندازند.
باید دلایل به وجود آمدن کمال گرایی را تشخیص داد و از طریق برطرف کردن کمال گرایی مشکل اهمال کاری را نیز حل کرد. بسیاری از افراد کمال گرا از قضاوت دیگران میترسند. این افراد باید یاد بگیرند که انتقادپذیر باشند و استانداردهایشان را پایین بیاورند تا بتوانند کارشان را در زمان مناسب انجام دهند.
مواردی مثل شک و دو دلی، اعتقاد داشتن به تقدیر و سرنوشت و این که فکر کنیم اگر قرار باشد این کار انجام شود حتما انجام خواهد و در غیر این صورت انجام نمیگیرد، باعث اهمال کاری میشود. بعضی از افرادی که خیلی خیال پرداز هستند و منتظر الهام میمانند تا براساس این الهامات کار خود را انجام دهند نیز دچار اهمال کاری میشوند.
از یادآورها و یادداشت ها استفاده کنید
- به نظر شما از طریق چه راهکارهایی میتوان مشکل اهمال کاری را برطرف کرد؟
راهکارهایی برای مواجهه با اهمال کاری و از بین بردن آنها وجود دارد که این راهکارها رفتاری و شناختی هستند. اولین راهکار، استفاده از یادآورها و یادداشت هاست. همان طور که گفتم یکی از دلایل اهمال کاری فراموشی است و بهتر است در این موارد از یادآورها و یادداشتها استفاده کنیم. الان گوشیهای تلفن همراه امکان آلارم گذاشتن را فراهم کرده اند و میتوان از این امکان برای یادآوری اقداماتی که باید انجام دهیم استفاده کنیم.
برای خودتان پاداش و تنبیه در نظر بگیرید
راهکار دیگر مقابله با اهمال کاری این است که از پاداشها و تنبیهها استفاده کنیم. یعنی انجام کارهایی که به آنها علاقمند هستیم را موکول به بعد از انجام تکالیف خود کنیم. مثلا اگر شخصی خودش را برای امتحان زبان آماده میکند بگوید من امروز دو ساعت گرامر تمرین میکنم و بعد از آن به خودم اجازه میدهم نیم ساعت وارد فضای مجازی شوم. متقابلا این تنبیه را برای خودمان قایل شویم که اگر کاری را در زمان خودش انجام ندادیم خودمان را برای یک سری از خواستههای دوست داشتنی مان محدود کنیم.
استفاده از روش جزء به جزء
استفاده از روش جزء به جزء راه دیگر مقابله با اهمال کاری است. برخی مواقع یک سری از تکالیف هستند که انجام دادن آنها به نظر ما خیلی سخت و پیچیده است. در این موارد میتوانیم آن تکلیف را به تکههای کوچکتر تقسیم کنیم. مثلا وقتی کتابی 200 صفحهای داریم خواندن آن برایمان سخت است اما اگر هر شب 10 صفحه از کتاب را بخوانیم کار ما انجام خواهد شد. فکر نکنیم حتما باید زمان خاصی را لحاظ کنیم تا تمام کتاب را به یک باره بخوانیم.
طرح 5 دقیقهای
طرح 5 دقیقهای راهکار دیگری است که به روش جزء به جزء شباهت دارد به این معنا که 5 دقیقه را برای انجام تکلیف در نظر بگیریم و بگوییم در 5 دقیقه کار را انجام میدهم و بقیه آن را در 5 دقیقه دیگر در زمان دیگری به انجام میرسانم.
مدیریت زمان را یاد بگیریم
دوباره تأکید میکنم که در زمینه اولویت بندی و مدیریت زمان بین برنامههای منطقی و برنامههای ایدهآل تفاوت وجود دارد و ما معمولا از برنامهریزیهای ایدهآل استفاده میکنیم. در صورتی که باید ببینیم تواناییهای ما به چه میزان است و براساس آن برنامهریزی کنیم.
مثلا اگر من هر روز ساعت 10 صبح از خواب بیدار میشوم و حتی حوصله ندارم که تا سر کوچه بروم و نان بخرم نمیتوانم برنامه بریزم که از فردا 6 صبح بیدار شوم و دو ساعت ورزش کنم. این برنامه بسیار غیر منطقی است. اما اگر برنامهریزی کنم که از فردا به جای ساعت 10 ساعت 9 از خواب بیدار شوم و از سر کوچه خرید کنم و برگردم برنامه ای منطقی است و انجام دادن این کار باعث میشود احساس توانمندی در من به وجود بیاید و انگیزه بیشتری برای ادامه برنامه داشته باشم.
اگر با اهمال کاری مبارزه میکنیم باید نقطه شروعی را برای خودمان در نظر بگیریم تا وقتی مثلا یک ماه از شروع کار گذشت بدانیم که چقدر تغییر کردهایم.
استفاده از تصویرسازیهای ذهنی مثبت
راهکار دیگر مقابله با اهمال کاری این است که به خودمان تلقین کنیم و از تصویرسازیهای ذهنی مثبت استفاده کنیم یعنی خودمان را در حال انجام آن کار تصور کنیم. این تصویرسازی ذهن ما را آماده میکند و ذهن ما باور میکند که در حال انجام آن کار هستیم. همین مساله باعث میشود ترس کمتری از انجام آن کار داشته باشیم و میل بیشتری برای انجام آن در ما به وجود بیاید.
از خطا کردن نترسیم
راهکار دیگر این است که مدتی را برای خودمان لحاظ کنیم تا در انجام کارها کوشش و خطا داشته باشیم. یعنی بازی کوشش و خطا را برای مقابله با ترس از شکست تمرین کنیم و بدانیم که اتفاقا برای تخصص پیدا کردن در بسیاری از کارها راهی جز کوشش و خطا نداریم. به یاد داشته باشیم که بسیاری از مواقع در کارهای خطا هم یادگیری وجود دارد و ما نباید از خطا کردن بترسیم.
مقابله با باورهای غیر منطقی
شناخت و مقابله با باورهای غیر منطقی یکی دیگر از راهکارهای مقابله با اهمال کاری است. در همین راستا باید واژگان و عباراتی مانند “چارهای نیست”، “باید”، “حتما”، “باید این کار را انجام دهم”، “باید این کار به بهترین نحو انجام شود” و … را از ادبیاتمان حذف کنیم.