اگر میخواهید با آینده فرزندتان بازی نکنید در تربیت او با همسرتان هماهنگ باشید
حتما شما هم دور و برتان زیاد دیدهاید پدر و مادرهایی را که هر کدام در تربیت فرزند، ساز خودشان را میزنند و شیوه مخصوص به خود را دارند. طوری که بچه مجبور است جلوی پدر یک نوع رفتار داشته باشد و جلوی مادر هم رفتار دیگری در پیش گیرد. چنین بچههایی قطعا با مشکلات زیادی در دوران کودکی و حتی بزرگسالی مواجه خواهند شد این در حالی است که اگر والدین استراتژی یکسانی برای تربیت فرزند داشته باشند آینده بهتری را برای فرزندشان رقم خواهند زد. راضیه جلالی، روانشناس در مطلب پیش رو به زیر و بم این موضوع پرداخته است.
ثابت قدم باشید
اگر میخواهید در تربیت کودکانتان پدر و مادر خوب و موثری باشید، باید در مواجهه با بچهها ثبات قدم در پیش گیرید چون کودکان برای این که قواعد زندگی اجتماعی را یاد بگیرند، نیاز به ثبات از طرف والدین دارند. وقتی شرایط یادگیری با ثبات باشد آموختن رفتارهای مناسب راحتتر است. پس اولین قدم در هماهنگی والدین در تربیت، این است که والدین بخواهند به این هماهنگی در تربیت برسند.
به دنبال نقاط مشترکی که با هم دارید بگردید
گاهی والدین، ناراحتیهایی بر سر موضوعات دیگر دارند و این مسایل اجازه نمیدهد با هماهنگی کامل در نقش پدری و مادری خود ظاهر شوند. این در حالی است که باید برای این که والدین موفقی در تربیت فرزند باشند، به دنبال نظرات مشترک و هرچند ساده در میان خود بگردند و سعی کنند از این نقاط مشترک برای ایجاد تفاهم بیشتر استفاده کنند.
البته، اختلاف والدین یک موضوع طبیعی در خانوادههاست و قرار نیست اختلاف نداشته باشند یا هیچ وقت در زندگیشان با هم دعوا نکنند و همیشه با یکدیگر موافق باشند. اما به هر حال، باید مراقب تاثیر اختلافات خود روی بچهها باشند.
اختلافاتتان را در غیاب کودک حل کنید
یکی از مشکلات والدین در تربیت فرزندان این است که در سنین مختلف در حضور فرزندان با یکدیگر بحث میکنند و از دیگران بدگویی میکنند اما باید در نظر داشته باشید که هیچ گاه جلوی فرزندان مشکلات خود را مطرح نکنید. اختلاف والدین باید در غیاب کودک حل شود.
نتیجه نامطلوب عدم هماهنگی والدین بر اخلاق کودک
حتی دیده شده است که گاهی عدم هماهنگی بین والدین باعث شده کودک، یکی از والدین را در برابر دیگری به بازی بگیرد. در چنین شرایطی اثر روانی نامطلوبی روی فرزند ایجاد میشود و او حرفشنو نخواهد بود. چنین کودکی برای دیگران هیچ ارزشی قائل نخواهد بود، در آینده تبدیل به فردی پرخاشگر و بی مسئولیت میشود و هیچ اعتقادی به اصول اخلاقی نخواهد داشت. در واقع، این شرایط زمینه غلطی را برای رشد عاطفی و جنسی کودک فراهم میکند.
ویژگیهای مثبت بچههایی که والدینشان در تربیت آنها با هم هماهنگ هستند
در نقطه مقابل، وقتی هر دوی والدین رفتار از پیش تعیین شده و هماهنگی در تربیت فرزند در پیش بگیرند و ارزشها و اهداف آنها با یکدیگر متعارض نباشد نه تنها از ارتباط و هماهنگی با یکدیگر بیشتر لذت میبرند، بلکه فرزند آنها احساس امنیت بیشتری خواهد داشت و رفتارهای باثباتتری از خود بروز میدهد.
زمانی که پدر و مادر با هم هماهنگ باشند، کودک موفق میشود رفتارش را به خوبی تنظیم کند و این احساس را داشته باشد که برنامهای مشخص بر خانواده حاکم است. ضمن این که دیدگاه مثبتی از پدر و مادر در ذهن او شکل میگیرد. نباید فراموش کنیم که تخریب تصویر ذهنی کودک از پدر یا مادر باعث بدبینی او نسبت به کل خانواده میشود.
رفتار با ثبات و قابل پیشبینی والدین باعث میشود کودک عکسالعمل والدین را در برابر اعمالش حدس بزند. این مسئله به احساس امنیت کودک در محیط خانواده بسیار کمک میکند. همچنین، در این شرایط او میفهمد که والدین چه زمانی و در مقابل چه اعمالی پاداش میدهند. ضمن این که نتایج عدم فرمانبرداری هم مشخص خواهد بود.
والدین باید در مورد روش انضباطی کودک به توافق برسند و در موقعیتهای مشابه با یکدیگر همنظر باشند زیرا کوچک شمردن روش های تربیتی هر کدام از والدین نتیجهای جز کوچک شمردن حرفهای هر دو در ذهن کودک ندارد.
قوانین مشترک وضع کنید
شما باید قوانین را به صورت مشترک وضع کنید و به یاد داشته باشید که وقتی ما برای کودکان قوانینی میگذاریم و یا میخواهیم رفتاری را به آنها دهیم، باید خودمان الگوی خوبی برای آنها باشیم. چون کودکان از رفتار ما بیشتر از گفتارمان یاد میگیرند. مثلا اگر کودکمان داد میزند، ما نباید متقابلا سر او داد بزنیم. بلکه باید با آرامش با کودک صحبت کنیم تا او یاد بگیرد در این شرایط بر خود مسلط شود.
ناهماهنگی والدین در تربیت و ایجاد دوگانگی و اضطراب در کودک
از عوارض عدم هماهنگی در شیوه تربیتی والدین، آسیب به خود اصل تربیت است. زمانی که کودک مشاهده کند انجام برخی رفتارها از جانب او توسط یکی از والدین مورد شماتت قرار میگیرد و توسط والد دیگری مورد تایید است دچار دوگانگی خواهد شد. این دوگانگی باعث اضطراب در او میشود زیرا نمیداند با انجام رفتاری خاص آیا تنبیه خواهد شد یا تشویق.
این مساله تاثیر بدی بر او خواهد داشت و باعث میشود کودک تبدیل به فردی سوءاستفادهگر شود. همچنین، قدرت والدین در تربیت فرزند به شدت کم خواهد شد. در این شرایط کودکان خیلی زود یاد میگیرند که اگر میخواهند چیزی را به دست بیاورند، بهتر است والدین در یک جبهه نباشند. آنوقت او طرف کسی را میگیرد که خواستهاش را برآورده کند.
دومین آسیب چنین شرایطی این است که یکی از والدین مسئولیت تربیتی را نپذیرد یا پذیرفته نشود که به او واگذار شود.
قرار نیست همیشه یکی از والدین کوتاه بیاید
اگر والدین در برخی موارد با یکدیگر اختلاف سلیقه دارند به دلیل منافعی که در هماهنگی والدین در تربیت فرزند وجود دارد به هیچ عنوان نباید اجازه دهند که فرزندشان متوجه اختلافنظر بین آنها شود. حتی بهتر است یکی از والدین نظر دیگری را بپذیرد.
البته، در چنین شرایطی باید هر دو واقعا راضی باشند وگرنه بی فایده است و قرار نیست همیشه یکی کوتاه بیاید بلکه باید تعادلی را در این زمینه رعایت کنند. پس مهمترین نکته در موضوع هماهنگی والدین در تربیت فرزند این است که والدین میان خود تقسیم نقش کنند و اجازه ندهند فرزندشان متوجه اختلافنظر بین آنها شود.
مطالب مرتبط:
ناسازگاری والدین چه بلایی به سر بچهها میآورد؟