قرمز و نمایش لایههای پنهان و غیرقابل پیشبینی در روابط عاشقانه
فیلم قرمز داستان والنتین، زن جوان سوییسی را روایت میکند که به صورت تصادفی متوجه میشود یک قاضی بازنشسته به تماسهای تلفنی مردم گوش میدهد.
موسسه خانواده سلامت بنیان- همانطور که در مطالب مربوط به معرفی فیلمهای آبی و سفید گفته شد، سه گانه رنگها به کارگردانی کریستف کیشلوفسکی، از سهگانههای معروف دنیاست. نام این فیلمها به پرچم سه رنگ فرانسه اشاره دارد. در پرچم فرانسه، رنگ آبی به معنای آزادی، رنگ سفید به معنای برابری و رنگ قرمز به معنای برادری است و هر یک از این فیلمها با این مفاهیم تناسب موضوعی دارند. آخرین فیلم از سه گانه رنگها، فیلم قرمز است که در سال 1994 ساخته شد.
قرمز، داستان زن جوان سوئیسی به نام والنتین را روایت میکند که دانشجوست و به کار مدلینگ نیز مشغول است. او همسری دارد که از او دور است اما بسیار دوستش دارد. با این وجود، همسرش به او مشکوک است و این مساله کار زندگی مشترک را سخت کرده است. والنتین یک شب با سگی تصادف میکند و همین تصادف باعث آشنایی او با پیرمردی به نام آگوست میشود که صاحب سگ است.
والنتین به صورت تصادفی متوجه میشود پیرمرد که یک قاضی بازنشسته است بهصورت غیرقانونی در خانهاش به تماسهای تلفنی همسایهها گوش میدهد. والنتین که در ابتدا از این کار شوکه شده به تدریج به آگوست نزدیک میشود و داستان زندگی او را میشنود. داستانی که میتواند دلیل این کار غیر اخلاقی آگوست را برایش روشن کند.
رفتار آگوست به این مساله اشاره میکند که در دنیای مدرن و با گسترش ابزار تکنولوژیک، ما برخلاف تصورمان تنها نیستیم و کسی که شاید روحمان هم از او خبر نداشته باشد در حال نگاه کردن به زندگی ماست.
در مسیر روایت داستان قرمز، مخاطب به همراه بازیگر جوان فیلم، یک دوره بلوغ روانی و احساسی را طی کرده، از سادگی ابتدای فیلم بیرون میآید و متوجه میشود در پس روابط به ظاهر دوستانه و حتی عاشقانه آدمها با یکدیگر چه لایههای پنهان و ناپیدا و چه مناسبات غیر قابل پیشبینی وجود دارد.