این راهکارهای طلایی را برای ساختن یک زندگی عاشقانه امتحان کنید
[box type=”shadow” align=”aligncenter” class=”” width=””]دکتر علی شیخالاسلامی، مدیرعامل موسسه خانواده سلامت بنیان در اولین جلسه از سلسله جلسات “انتخاب عاقلانه، زندگی عاشقانه” به 5 عنصر شکل گیری یک ارتباط موفق پرداخت و به پرسش های حاضران پاسخ داد. [/box]
به گزارش موسسه خانواده سلامت بنیان، اولین جلسه از سلسله جلسات “انتخاب عاقلانه، زندگی عاشقانه” در محل این موسسه برگزار شد. در این جلسه دکتر علی شیخالاسلامی، مدیرعامل این موسسه به بیان مطالبی در رابطه به راهکارهای شکلگیری یک زندگی عاشقانه پرداخت. در این گزارش مطالب مطرح شده در جلسه را از نظر میگذرانیم.
ما معتقدیم ازدواج یک انتخاب عاقلانه است سپس در بستر زندگی با احساسمان عشق را ایجاد میکنیم و آن را پرورش میدهیم تا به حد اعلای عشق برسیم. عشق و احساس کور قبل از ازدواج هم اهمیتی برای ما ندارد.
انتخاب عاقلانه براساس برخی فاکتورها اتفاق می افتد و پایه گذار زندگی عاشقانه می شود. به این منظور باید ابعاد شخصیتی طرف مقابل، اعتقادات، باورها و نگرشهای او در حوزههای مذهبی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، تربیتی و خرافی را بسنجیم و سبک و مدلهای اعتقادی، تصمیمگیری، ارتباطی، خانوادگی، فرهنگی و قومیتی و تمایلات و انتظارات جنسی او را مورد ارزیابی قرار دهیم سپس این موارد را با خودمان مقایسه کنیم. یعنی ابتدا باید در این فاکتورها خودمان را به خوبی بشناسیم و طرف مقابل را هم بر این مبنا بشناسیم. وقتی شباهتها و تفاوتها را سنجیدیم و به این نتیجه رسیدیم که میتوانیم تفاوتهای موجود را بپذیریم و تحمل کنیم و شباهتهایمان هم در حدی هست که بتوانیم کنار هم باشیم، انتخاب عاقلانه ما اتفاق افتاده است.
سوالی که پیش میآید این است که وقتی وارد زندگی شدیم چه کاری انجام دهیم که زندگی ما یک زندگی عاشقانه باشد. در این زمینه باید به مهارتهایی بپردازیم که میتوانند یک زندگی خوب را شکل دهند.
اهمیت عنصر “اعتماد“ برای ساختن زندگی عاشقانه
اولین عنصر مهم برای شکل گیری یک زندگی عاشقانه، ارتباط است. ما باید ارتباطی را با طرف مقابل خود شکل دهیم تا بتوانیم از این ارتباط برای ایجاد عشق و علاقه استفاده کنیم. عناصری در این ارتباط نهفته است که باید مورد توجه قرار گیرد. اولین عنصر در یک رابطه خوب، اعتماد است و باید بین من و طرف مقابل یک اعتماد دو طرفه وجود داشته باشد.
درستگویی و درستکاری باعث ایجاد اعتماد بین طرفین میشود. پنهان کردن برخی مسایل همیشه کار نادرستی نیست و گاهی اوقات اگر حرف راستی را پنهان کنیم بهتر از این است که دروغ بگوییم. دروغ گفتن اعتماد را از بین میبرد و اعتبار را خدشهدار میکند. درستکاری به معنای پایبند بودن به تعهدات است.
تا جایی که ممکن است به دیگران قول ندهید چون اگر به قول خود عمل نکنید، باعث بی اعتمادی میشود. رابطهای هم که در آن اعتماد وجود نداشته باشد نمیتواند تبدیل به یک زندگی عاشقانه شود اما اگر خیالم راحت باشد که همسرم آدم دستکاری است و به تعهدات خود عمل میکند به او اعتماد خواهم کرد. یکی از مسایلی که به تقویت اعتماد کمک میکند، رازداری است. اگر همسرم چیزی به من بگوید و بلافاصله ببیند که دیگران خبردار شدند دیگر نمیتواند به من اعتماد کند.
نقشی که عنصر “امنیت“ در یک ارتباط بازی می کند
عنصر دوم در یک ارتباط، “امنیت” است. اگر در یک رابطه احساس امنیت داشته باشیم آن رابطه خوب است. یکی از انواع امنیت که بسیار اهمیت دارد “امنیت عاطفی” است. هر یک از ما حریمی داریم. اولین اصل امنیت، احترام گذاشتن به این حریم شخصی است، یعنی همسرمان نباید به حریم خصوصی ما تجاوز کند. موبایل هر کس حریم خصوصی اوست و اگر همسرتان بدون اجازه شما موبایلتان را چک کند حس بسیار آزاردهندهای خواهید داشت و احساس اعتمادی در زندگی شما وجود ندارد.
زوجین اگر می خواهند زندگی عاشقانه داشته باشند نباید وارد حریم خصوصی هم شوند چون ورود به این حریم به معنای رد کردن خط قرمز طرف مقابل و از بین رفتن احساس امنیت اوست. این در حالی است که اگر دو طرف حریم یکدیگر را محترم بدانند ارتباط آنها مستحکم خواهد بود.
رازداری هم احساس امنیت را تقویت میکند. حمایت عاطفی و همدلی کردن یکی دیگر از مسایلی است که احساس امنیت را به وجود میآورد. عدم خشونت و تأمین امنیت فیزیکی نیز در یک ارتباط تعیین کننده است.
یکی از مسایلی که باید در ساختن زندگی عاشقانه مورد توجه قرار گیرد تلاش برای تأمین امنیت مالی است. خود امنیت مالی چندان مهم نیست بلکه تلاش فرد برای تأمین این نوع از امنیت اهمیت دارد. یعنی وقتی میبینم همسرم برای تأمین امنیت مالی زندگی تلاش میکند حتی اگر وضعیت اقتصادی کشور بهگونهای باشد که امنیت مالی زندگی ما هم به خطر بیفتد احساس امنیت دارم چون خیال من از جانب همسرم راحت است.
البته، این مساله هم مربوط به زن و هم مربوط به مرد میشود چون اگر زن در خرج کردن احتیاطهای لازم را داشته باشد، این مساله به مرد احساس امنیت میدهد و خیال او راحت است که همسرش پولهای او را هدر نمیدهد و میتواند با آرامش خاطر میزان دارایی خود را به همسرش بگوید اما وقتی مردی میبیند که همسرش توجهی به امنیت مالی خانواده ندارد مجبور به پنهانکاری مالی میشود.
عنصر احترام و تأثیر آن در شکل گیری ارتباط موفق
عنصر دیگر یک زندگی عاشقانه ، احترام است. احترام به معنای به رسمیت شناختن ارزشهای طرف مقابل است. هر یک از ما ارزشهایی برای خودمان داریم و وقتی طرف مقابل ارزشهای ما را به رسمیت بشناسد و به آنها احترام بگذارد در آن رابطه احساس آرامش خواهیم داشت.
مساله دیگری که در اینجا باید مورد توجه قرار بگیرد رعایت ادب در مواجهه با طرف مقابل است. ما معمولا در مقابل آدمهای غریبه سعی میکنیم با ادبیات بهتری صحبت کنیم اما گاهی فراموش میکنیم این رعایت ادب را با افراد نزدیک هم داشته باشیم و ممکن است الفاظ بدی به کار ببریم. این ادب باید رعایت شود. گاهی اوقات این ادب حتی اسم کوچک همدیگر را صدا نکردن است. مثلا اگر همسر من میداند که در صورت نگفتن کلمه “آقا” بعد از اسمم ناراحت میشوم باید این مساله را رعایت کند.
پذیرش فرد به همان صورتی که هست یکی دیگر از راههای احترام گذاشتن به اوست. وقتی فرد تلاش میکند طرف مقابل را تغییر دهد به نوعی بی احترامی به اوست.
اهمیت فهم طرف مقابل برای داشتن زندگی عاشقانه
موضوع دیگری که اهمیت دارد فهم طرف مقابل است. فهم به معنای همدلی و درک تجارب عاطفی طرف مقابل است. وقتی همسر من عصبانی است فهم یعنی من درک کنم او در چه وضعیت عاطفی قرار دارد و این وضعیت را بپذیرم. اگر شما عصبانی باشید و طرف مقابل این احساس شما را به رسمیت بشناسد احساس مثبتی به شما دست میدهد و آرام میشوید چون عنصر فهم را در رابطه خود مشاهده کردهاید. در حالی که اگر طرف مقابل این احساس عصبانیت را بی مورد بداند یا با آن مقابله کند عصبانیت شما گسترش پیدا میکند چون احساس شما نادیده گرفته شده است. آقایان معمولا به دنبال کوچک کردن دلیل عصبانیت خانم ها هستند چون فکر میکنند اگر دلیل عصبانیت خانم ها را کوچک جلوه دهند عصبانیت آنها کمتر خواهد شد در حالی که این کار نتیجه عکس دارد.
نکته دیگر این است که فرد بتواند در بافت رابطه، احساس را بفهمد. یک رفتار منجر به فکر سپس منجر به احساس و در نهایت منجر به واکنش میشود. این زنجیره در روابط ما دائم اتفاق میافتد. مثلا غذای شما سوخته و همسرتان جلوی پدر و مادرش این مساله را بیان میکند. شما فکر میکنید همسرتان قصد تحقیر شما را دارد و واکنشی پرخاشگرانه نسبت به او نشان میدهید.
در مبحث فهم اهمیت دارد که همسرم بداند واکنش من ناشی از چه احساسی است و این احساس به چه علتی ایجاد شده است. برای فهم بسیاری از واکنشهایی که از طرف مقابل میبینیم باید به رفتارهایی برگردیم که خودمان داشتهایم و ببینیم خودمان چه کردهایم که این مسایل را در پی داشته است. آن وقت است که خودمان تغییر رفتارها را ایجاد میکنیم.
عنصر بعدی ارتباط موفق، حساسیت روی طرف مقابل است. حساسیت به معنای پیشبینی نیازهای طرف مقابل است بدون این که به زبان بیاورد. یعنی به قدری به طرف مقابل توجه دارم که قبل از این که بیان کند چه چیزی میخواهد من آن را میفهمم. این مساله اوج صمیمیت را در رابطه شکل میدهد.
وقتی در یک رابطه 5 عنصر اعتماد، امنیت، احترام، فهم و حساسیت به تدریج شکل بگیرد رابطه تقویت می شود و دو طرف صمیمت زیادی با هم خواهند داشت. اولین گام برای ایجاد یک زندگی عاشقانه برقراری عناصر 5 گانه یک ارتباط درست است و باید این مهارتها را یاد بگیریم.
در ادامه این نشست حاضران سوالات خود را مطرح کردند و دکتر شیخ الاسلامی به تفصیل به این سوالات پاسخ داد.
اگه همه آدما اینا رو رعایت کنن که زندگی بهشت میشه.