اندر حکایت عشق در دوران نوجوانی
آرش هادیان، مشاور و عضو موسسه خانواده سلامت بنیان گفت: وقتی یک نوجوان دچار هیجان جنسی میشود باید بداند که میتواند این هیجان را آرام کند. وقتی نوجوان نسبت به این مساله شناخت داشته باشد و راه مدیریت آن را هم بلد باشد دیگر تا این اندازه تحت فشار قرار نمیگیرد.
به گزارش موسسه خانواده سلامت بنیان، همایش محصلان برتر روز جمعه در آمفی تئاتر دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد. در این همایش آرش هادیان، مشاور و متخصص خانوادهدرمانی و عضو موسسه خانواده سلامت بنیان به ایراد سخنانی در رابطه با عشق در دوران نوجوانی پرداخت.
تفاوت عشق و هیجان
هادیان در ابتدای سخنان خود گفت: اکثر انسانها بهویژه در دوره نوجوانی احساس عشق را تجربه کردهاند و فکر میکردند این احساس همیشه با آنها همراه خواهد بود اما آیا نام آن احساسی که تجربه میکردیم عشق بود یا هوس یا هیجان؟ خیلیها فکر میکنند نام این احساس در زمان نوجوانی، هیجان بوده اما حالا عشق است این در حالی است که براساس آمارها ما هنوز هم درگیر هیجان هستیم و میتوانیم این مساله را در آمار طلاق، خیانتهای زناشویی و طلاق عاطفی مشاهده کنیم. این آمارها نشان میدهند ارتباط و ازدواجی که شکل گرفته بر مبنای عشق نبوده است.
او در ادامه بیان داشت: اصطلاحی وجود دارد که من بسیار با آن مشکل دارم و آن اصطلاح “شکست عشقی” است. پشت سر عشق ملزوماتی وجود دارد و با وجود این ملزومات، عشق منتهی به شکست و آسیب نخواهد شد. پس اصطلاحی به نام شکست عشقی نداریم و هر مشکلی وجود دارد ناشی از هیجان است حتی اگر 5 سال از ازدواج گذشته باشد.
یکی از ملزومات اصلی عشق، “شناخت“ است
این متخصص خانواده درمانی با اشاره به این که یکی از ملزومات اصلی برای عشق “شناخت” است، خاطرنشان کرد: ما با نسلی مواجه هستیم که مسایل عشقی آنها نسبت به گذشته متفاوت شده است. در نسلهای گذشته یک دختر و پسر نوجوان نمیتوانستند به راحتی با هم ارتباط داشته باشند و حتی در خیابان راه بروند چون حتی اگر پلیس هم دخالت نمیکرد نگاه مردم آزاردهنده بود و نوجوان آن روز مجبور بود در مورد عشق خیالپردازی کند. اما الان با گسترش شبکههای اجتماعی این ارتباطات راحتتر شده است. این مساله آلارمهایی را به صدا درمیآورد تا بدانیم ما الان با یکی از مهمترین مسایل اجتماعی درگیر هستیم.
هادیان اظهار داشت: باید در این زمینه آگاهسازی اتفاق بیفتد اما اصل چالش ما روی همین موضوع آگاهسازی است. عدهای میگویند ساکت باشیم و راجع به مسایل جنسی صحبت نکنیم چون وقتی بچهها ازدواج کنند خودشان آگاه میشود اما عدهای دیگر معتقدند باید در مورد همه چیز اطلاعرسانی شود. در این شرایط، یکی از دغدغههای کسانی که دغدغهمند و دلسوز نسل جدید هستند این است که بتوانند این آگاهسازی را برای بچهها شکل دهند تا نوجوان بتواند فرق بین هیجان یا همان نیاز جنسی و حسی که در اثر این نیاز به او دست میدهد را با احساس عشق تشخیص دهد و یاد بگیرد اگر دچار هیجانات جنسی شد چطور باید خود را کنترل کند.
او خاطرنشان کرد: وقتی ما نمیدانیم چه فرایندی در بدن فرزندمان اتفاق میافتد نمیتوانیم توقع داشته باشیم که خود او بداند و به درستی عمل کند. تازه ما والدین از در نصیحت برای نوجوانان وارد میشویم و هیچ راهکاری برای آنها نداریم و جایگزینی به آنها ارایه نمیدهیم. این در حالی است که شرایط امروز جامعه، باز بودن درهای ورودی اطلاعات و این که نمیشود جلوی بسیاری از مسایل را گرفت به ما گوشزد میکند که باید سبک فرزندپروری خود را تغییر دهیم و روی بیان یکسری از مسایل برای بچهها حساس باشیم.
مسایلی که نوجوان باید در مورد عشق بداند
این مشاور در ادامه گفت: فرزند ما باید بداند عشق با نوعی از هیجان شروع میشود که این هیجان دارای یک چرخه است. این چرخه از فکر شروع میشود، به فعالسازی فیزیولوژی بدن میرسد و این اتفاق منتهی به یکسری رفتارها میشود. همیشه باید فکری وجود داشته باشد تا یک چرخه فیزیولوژی را فعال کند. باید بدانیم که مدیریت این علایم راه و روش دارد. باید فکر را بشناسیم و سعی در به چالش کشیدن و مدیریت آن داشته باشیم. از طرف دیگر باید بدانیم که میتوانیم چرخه فیزیولوژیک را آرام کنیم. وقتی یک نوجوان دچار هیجان جنسی میشود باید بداند که میتواند این هیجان را آرام کند. وقتی نوجوان نسبت به این مساله شناخت داشته باشد و راه مدیریت آن را هم بلد باشد دیگر تا این اندازه تحت فشار قرار نمیگیرد. زمانی که در موقعیتهای بحرانی قرار میگیریم اگر بدانیم که آن موقعیت بحرانی قابل حل است کمتر آزار میبینیم.
مراحل جاذبه جنسی که با عشق اشتباه گرفته میشود
هادیان ضمن بیان این مطلب که عشق دارای مراحلی است، بیان داشت: مرحلهای که لذتبخشتر است و همه دوست دارند همیشه در همان حالت باشند و باور نمیکنند که آن اتفاق هم به مرور عادی میشود، مرحله جاذبه جنسی است. زن و مرد وقتی در کنار هم قرار میگیرند هورمونهایی ترشح میکنند که باعث جاذبه جنسی میشود و زمانی که پسری از دختری خوشش میآید این ترشح هورمونهاست که باعث جاذبه میشود نه عشق. زمانی که دو طرف وارد رابطه شدند و چند جلسه از ارتباطشان گذشت هورمونهای دیگری تحت تأثیر هورمونهای قبلی فعال میشوند و مدتی که گذشت اکسیتوسین ترشح میشود اما نوجوان این مساله را به عنوان عشق میپذیرد.
او اظهار داشت: اگر دچار طلاق عاطفی شدی یا از کنار همسرت بودن لذت نمیبری اصلا نمیتوانی بگویی که حتی یک زمانی عاشق هم بودید و از اول عشق نبوده چون عشق به معنای شناخت است. عشق یعنی من خودم و خواستههایم را بشناسم و بدانم از این دنیا چه میخواهم و چه توقعی از همسرم دارم؟ بسیاری از اوقات تکلیف ما با خودمان هم مشخص نیست و در این شرایط نمیتوانیم در کنار یک آدم دیگر احساس عشق را تجربه کنیم. اما اگر به خودشناسی نسبی رسیدم و در کنار آن دانستم که از همسر آیندهام چه میخواهم و آن شخص را با تمام ضعفها و قوتهایش بپذیرم، آن وقت میتوانم از عشق صحبت کنم.
عضو موسسه خانواده سلامت بنیان گفت: در دوران نامزدی همه چیز بسیار خوب است چون در راه وصال هستیم و میخواهیم خودمان را خوب نشان دهیم اما بعد از ازدواج همه چیز به هم میریزد. این نشان میدهد در شناخت خودمان و طرف مقابل دچار مشکل شدیم. این وضعیت در مورد نوجوانان که هنوز به پختگی شناختی نرسیدند و هیجانات را حقیقت مسلم فرض میکنند دشوارتر است و چالشهای دوران نوجوانی شروع میشود.
چالشهای دوران نوجوانی
هادیان با اشاره به مشکلات دوران نوجوانی بیان داشت: یکی از مشکلات شایع در دوران نوجوانی، بلوغ زودرس است که بخشی از آن تأثیر این است که بچهها خیلی زود با مسایل جنسی آشنا میشوند. کشمکش بین استقلال و وابستگی یکی دیگر از معضلات نوجوان است. آنها در این دوران روی رفتارها و هیجانات خود کنترل ندارند و باید به آنها حق بدهیم چون در غلیان هورمونی قرار گرفتهاند. هویت فردی، کشمکش بین استقلال و وابستگی و عدم کنترل روی رفتارها و هیجانات، تعارضاتی بین نوجوانان با خواستههای والدین یا با همسالانشان را به وجود میآورد.
این متخصص خانواده درمانی خاطرنشان کرد: پدر و مادر براساس شناخت خودشان ایدهآلهایی دارند اما بچهها حرف دیگری میزنند به همین دلیل والدین میگویند بچه ما حرف ما را نمیفهمد. مسایلی مانند بزهکاری، افسردگی و چگونگی ارضای نیازهای جنسی باید مورد توجه قرار بگیرد و در اینجا چالش ما چگونگی پاسخ دادن به سوالات نوجوانان است. ما با تکنیکهای رفتاری کمک میکنیم بچه روی هیجان خود مسلط شود نه این که آن را از بین ببرد.
مراحل مختلف آموزش جنسی
او افزود: وقتی به یک بچه 5 ساله آموزش میدهیم که مراقب بدنش باشد و هر کسی حق ندارد به او دست بزند و نقاط خصوصی بدن دارد که آنها را با لباس زیر میپوشاند این اطلاعات، آموزش جنسی است و همین مقدار اطلاعات در 5 سالگی کافی است اما کمی که بزرگتر شدند باید در مورد مسایل مربوط به کنار هم قرار گرفتن جنس مونث و مذکر برای آنها توضیح دهیم. در این زمینه میتوانیم از طبیعت و گل و گیاه برای آنها مثال بیاوریم و بگوییم در تمام طبیعت به این صورت است که وقتی دو جنس کنار هم قرار میگیرند باعث باروری جنس ماده میشود. در واقع، آموزش جنسی مرحله به مرحله شکل میگیرد و وقتی نوجوان آگاه شد در مورد هیجانات جنسی و راههای کنترل این هیجانات با آنها صحبت میکنیم.
هادیان اظهار داشت: برخی میگویند برای کنترل میل جنسی باید ورزش کرد اما این دیدگاه غلط است چون ورزش باعث غلیان میل جنسی میشود نه این که آن را سرکوب کند. این نیازی است که باید مدیریت شود و هر جا بخواهیم آن را محدود کنیم بدتر میشود.
والدین باید آگاه شوند
این مشاور خاطرنشان کرد: اگر نوجوانی جرأت کند این مسایل را با شما مطرح کند یعنی شما نصف راه را طی کردهاید. مشکل ما این است که اصلا بچهها جرأت ندارند این مسایل را به پدر و مادرها بگویند. برای شروع آگاهی بخشی اول باید خودمان آگاه باشیم و بدانیم در چه پروسهای قرار داریم. باید خودمان در کلاسها شرکت کنیم و ابتدا کنترل خشم و هیجان را یاد بگیریم. تکنیکهای رفتاری سادهای به این منظور وجود دارد و با تمرین و تکرار میتوانیم ذهن و هیجاناتمان را مدیریت کنیم.
او در پایان گفت: جای نگرانی برای والدین نیست چون این مسایل برای همه نوجوانها اتفاق میافتد. دوران بلوغ دوران گذر کردن از طوفان شن است که ظاهر آن خیلی بلوا میکند اما اگر حواسمان را جمع کنیم و یاد بگیریم چگونه صبر و مدیریت کنیم به سلامت از این مرحله عبور خواهیم کرد.