داشتن کدام ویژگیها نشان میدهد که بهتر است ازدواج نکنیم و مجرد بمانیم؟
با وجود تمام ویژگیهای مثبت و فوایدی که ازدواج دارد، باز هم بهتر است عدهای از افراد، حداقل تا زمان برطرف شدن مشکلاتشان سراغ آن نروند.
موسسه خانواده سلامت بنیان- دکتر مریم ملکان، روانشناس و مشاور خانواده؛ در گذشته، ازدواج یک مقوله انکارناپذیر بود و همه بسیار زود باید به آن تن میدادند و سوالی چندانی هم پیرامون آن وجود نداشت. اما در جوامع مدرن یکی از سوالاتی که مطرح میشود این است که اصلا چرا باید ازدواج کنیم و اساسا تشکیل خانواده چه ضرورتی دارد؟
در همه فرهنگها و ادیان، ازدواج یک مقوله پسندیده محسوب میشود و یکی از دلایل تشویق به این امر، این است که از طریق آن به فرد به لحاظ اجتماعی، اعتبار بخشیده میشود. از سوی دیگر، ازدواج باعث افزایش رفاه افراد خواهد شد. مثلا در زمینه حقوق و مزایا، برای افراد متأهل رفاه بیشتر و شرایط مالی مثبتتری در نظر میگیرند.
یکی از نتایجی که ازدواج در پی دارد، رشد شخصیتی است. یعنی فرد زمانی که میتواند با ترسها و تردیدهایش کنار بیاید و به قوه تقسیم کردن امیال خودش برسد، آن موقع است که میتواند تشکیل خانواده بدهد و رشد شخصیتی شکل بگیرد. اگر ازدواج فرد، مناسب باشد، او به آرامش و تعالی میرسد. یکی دیگر از مواردی که به واسطه تشکیل خانواده پیش میآید، موهبت پدر و مادر شدن است.
آیا همه باید ازدواج کنند؟
در اینجا این سوال مطرح میشود که آیا همه باید ازدواج کنند؟ یکی از فشارهای فرهنگی که بیشتر در جوامعی مثل جامعه ما که دیدگاه سنتی دارند، اتفاق میافتد، این است که فرد از سنی به بعد در معرض دیدها قرار میگیرد و همه تأکید میکنند که حتما باید سراغ انتخاب همسر برود. در واقع، در جوامع سنتی فشارهای فرهنگی و محیطی زیادی برای ازدواج و بهویژه تشکیل خانواده در سنین پایینتر وجود دارد.
در سالهای اخیر مشاهده شده که سن ازدواج مثل گذشته در محدوده سنی بیست و چند سال نیست. از سوی دیگر، عرفهای گذشته هم وجود ندارد که خانوادهها انتخاب میکردند و دختر و پسر وظیفه بله گفتن را داشتند.
در سالهای اخیر، دیدگاهها عمیقتر شده و افراد بهصورت عمقیتر به ازدواج نگاه میکنند. در این نگاه، ازدواج یک وظیفه و مرحلهای نیست که حتما باید از آن گذر کرد. از سوی دیگر، در برههای طلاق بهشدت افزایش پیدا کرد و همه این موارد بیش از آنکه افراد را به ازدواج ترغیب کند، آنها را به فکر انداخت که چگونه میتوانند یک ازدواج ماندگار داشته باشند.
مقوله دیگری که باعث شد مانند گذشته به ازدواج نگاه نشود این بود که در گذشته همه دور هم در یک خانه زندگی میکردند و نهایتا هر کس به واسطه تشکیل یک زندگی مشترک میتوانست مستقل شود. استقلال یکی از نیازهای دوره جوانی است، اما الان وقتی افراد این قابلیت را دارند که خودشان بدون ازدواج مستقل شوند و دور از پدر و مادر زندگی کنند، این مساله منتفی میشود.
مساله مهم دیگر در رابطه با تشکیل زندگی مشترک این است که افراد باید ابتدا به این تفکر برسند که باید این آمادگی را پیدا کنیم که بخشی از خودمان، آرزوها و خواستههایمان را حداقل برای مدتی متوقف کنیم و به اشتراکاتی که بین ما وجود دارد، بپردازیم، نه فقط خواسته شخصی خودمان. رسیدن به چنین درکی، یکی از پلههایی است که آمادگی برای زندگی مشترک را ایجاد میکند.
بسیاری از زن و شوهرهایی که خوشبخت هستند و از فواید ازدواج یاد میکنند، وقتی خاطراتشان را تعریف میکنند، میبینیم که این حس یکشبه ایجاد نشده است. تعهدات پایدار، به درستی حل کردن مشکلات عاطفی، به درستی کنار آمدن با یکدیگر و تعاملات سازنده باعث شده این افراد به حس خوشبختی دست پیدا کنند.
برای ازدواج باید چه شرایطی داشته باشیم؟
افراد باید به لحاظ سنی، روحی، روانی، اقتصادی و فرهنگی شرایط مناسبی داشته باشند که همه این موارد لازمه شکلگیری یک زندگی مستقل هستند.
یکی از عواملی که باعث شده تعداد زیادی از زندگی های مشترک در سالهای اخیر با شکست روبهرو شود و آمار طلاق بالا رود، این است که افراد آمادگی لازم برای زندگی مشترک را ندارند. این مساله نشان میدهد که همه افراد نباید ازدواج کنند و کسانی باید به سمت این امر بروند که آمادگی لازم را داشته باشند.
الان معیارهای ازدواج نسبت به گذشته تغییر کرده، رشد و سرعت زندگی بیشتر شده، شرایط جامعه تغییر کرده و همه اینها روی توصیف شرایطی که برای ازدواج وجود داشته، تاثیر گذاشته است.
چگونه میتوانیم قبل از ازدواج، طرف مقابل را بشناسیم؟
در بازه زمانی کوتاهی که میخواهیم طرف مقابلمان را بشناسیم باید از آمادگی داشتن یا نداشتن او برای ازدواج مطلع شویم. اما چگونه؟
پیشنهاد ما مشاوره قبل از ازدواج است. قبل از خواستگاری یا بعد از آن میتوان به دکتر روانشناس متخصصی که در این زمینه تبحر دارد مراجعه کرد و توصیههای لازم را دریافت نمود. مشاور با انجام تست شخصیت، لایههای پنهان شخصیت را بازگو میکند. همچنین، در تعاملاتی که در جلسه مشاوره وجود دارد، آگاهیهای لازم را به شما خواهد داد.
در طول جلسههای مشاوره قبل از ازدواج، طرفین با خواستهها، علایق، مسایل اعتقادی، فرهنگی و جنسی یکدیگر آشنا میشوند و متوجه خواهند شد که آیا میتوانند در آینده نیازهای یکدیگر را پوشش دهند یا خیر.
مشاوره قبل از ازدواج باعث میشود که زن و مرد بتوانند یکدیگر را بهتر بشناسند و یاد بگیرند که چگونه میتوانند با بحرانهایی که ممکن است در آینده ایجاد شود، مقابله کنند.
این مشارهها طرفین را با انتظارات یکدیگر، تفاوتها و شباهتهایشان آشنا میکند و طرفین تشخیص میدهند که آیا این میزان شباهت و اشتراکی که با یکدیگر دارند، برای آغاز یک زندگی مشترک و ادامه آن کفایت میکند و میتوانند به درک متقابل برسند یا خیر.
با توجه به این که ازدواج و تعهد، موضوع اضطرابزا و دلهرهآوری است، یکی از ویژگیهای مثبت این مشاورهها این است که مشاور در کنار اضطرابهای افراد قرار دارد و باعث میشود آنها با دیدگاه درست و درک صحیح از تفاوتهای هم، این اضطراب را به درستی پشت سر بگذارند و به یک انتخاب صحیح دست بزنند. در واقع، مشاوره پیش از ازدواج توسط یک روانشناس متخصص و متبحر، افراد را به سمت یک انتخاب آگاهانه، درست و مسئولانه هدایت میکند.
اگر چنین انتخابی صورت بگیرد، یکی از فواید ازدواج کاهش استرس و اضطراب است. با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی، این که افراد بتوانند همراه مناسبی برای سپری کردن این اوضاع در کنارشان داشته باشند، میزان استرس را بهشدت کاهش میدهد.
همچنین، ازدواج درست باعث ایجاد ثبات در زندگی خواهد شد. همه ما به دنبال شرایطی پایدار در زندگی هستیم و تشکیل خانواده مناسب میتواند این شرایط را ایجاد کند.
داشتن کدام ویژگیها نشان میدهد که بهتر است مجرد بمانیم؟
با وجود تمام ویژگیهای مثبت و فوایدی که ازدواج دارد، باز هم بهتر است عدهای از افراد، حداقل تا زمان برطرف شدن مشکلاتشان سراغ آن نروند.
کسی که هدف خاصی در زندگی ندارد و دارای برنامهریزی بلندمدت و کوتاهمدت برای زندگیاش نیست، بهتر است ازدواج نکند. در واقع، این امر برای کسانی که نمیدانند از زندگی چه میخواهند مناسب نیست.
نکته مهم دیگر این است که لطفا برای فرار از تنهایی یا پر کردن جای خالی کسی، ازدواج نکنید. به کسانی که یک رابطه را کات کردهاند و میخواهند بلافاصله وارد رابطه بعدی شوند تا مورد قبلی را فراموش کنند، توصیه میکنم که به خودشان و دیگری ظلم نکنند.
کسانی که تعهد، وفاداری و راستگویی را یاد نگرفتهاند و تجربه بیتعهدی و بیوفایی را دارند، بهتر است ازدواج نکنند. همچنین، تشکیل زندگی مشترک برای کسانی که توانایی مالی لازم برای اداره یک زندگی را ندارند، توصیه نمیشود.
ازدواج برای کسانی که دچار اعتیاد هستند، شخصیت مسئولیتپذیری ندارند، به برابری زن و مرد باور ندارند و بیش از حد به پدر و مادرشان وابسته هستند نیز مناسب نیست.
از سوی دیگر، انتخاب همسر برای جبران کمبودها و کاستیهای درونی افراد و خانوادههایشان نیست. مثلا گاهی در میان مراجعان شنیدهام که خانواده پسر میگوید سراغ یک دختر دکتر برویم تا بگویند عروس فلانی دکتر است، یا دخترمان با یک پسر خلبان ازدواج کند تا مردم بگویند چه عالی! دامادشان خلبان است.
ازدواج برای کسانی هم که فقط به دنبال روابط جنسی و زیبایی طرف مقابل هستند، توصیه نمیشود. همچنین، نگرانی از دیر شدن زمان تشکیل خانواده و بالا رفتن سن، دلیل مناسبی برای ازدواج نیست.
بعضی از افراد تصمیم میگیرند همسری را انتخاب کنند که مورد مناسبی نیست و ویژگیهای منفی زیادی دارد. باور این افراد این است که طرف مقابل بعد از ازدواج تغییر میکند و به اصطلاح «درست میشود». اما این دیدگاه اصلا درست نیست و کسانی که با دیدگاه تغییر طرف مقابل، سراغ انتخاب همسر میروند، بهتر است برای جلوگیری از آسیبهای بیشتر از تصمیمشان صرفنظر کنند.
مطالب مرتبط: