آسیبهای روانشناختی که قربانیان تجاوز را تهدید میکند
وقتی افراد متجاوز را بررسی میکنیم میبینیم که از هر نوع قشری هستند و ارتباط مستقیمی بین نوع پوشش قربانی و تجاوز وجود ندارد بلکه ویژگیهای متجاوز تعیین کننده این موضوع است.
موسسه خانواده سلامت بنیان- یکی از ابعاد بسیار مهمی که میتوان در موضوع تجاوز جنسی مدنظر قرار دارد بعد روانشناختی این مساله است. بهگونهای که شناخت ابعاد روانشناختی متجاوزان و آسیبهای روانی که قربانیان را در معرض تهدید قرار میدهد اهمیت بسیار زیادی دارد. در این رابطه با آرش هادیان، مشاور و متخصص خانوادهدرمانی گفتگو داشتیم که متن این گفتگو را از نظر میگذرانید.
- به نظر شما تجاوز جنسی در جامعه ما افزایش پیدا کرده یا این که این موضوع بیشتر از گذشته رسانهای شده است؟
من خیلی موافق نیستم که بگوییم تجاوز جنسی بیشتر شده چون داده علمی و مستندی در این زمینه نداریم. اما این مساله درست است که تجاوزهای جنسی بیشتر از گذشته رسانهای میشوند چون مردم به تدریج جرأت بیان این مساله را پیدا کردهاند. تا دیروز هر کس مورد تجاوز قرار میگرفت تنها خودش را مقصر میدانستند اما الان این دیدگاه تغییر کرده است.
موج تجاوز با شکایت قربانی و رسانهای شدن کاهش پیدا میکند
به نظر من موج این تجاوزها پس از مدتی فروکش میکند و دلیل آن رسانهای شدن موضوع است. تا دیروز متجاوزان حاشیه امنی داشتند و میدانستند به دلیل تابو بودن این مساله کسی از خطای آنها مطلع نمیشود اما الان میبینند که قربانی از آنها شکایت میکند. با توجه به این موج باید امیدوار باشیم که در آینده شدت تجاوزها کمتر شود.
دستهبندی شخصیتشناسی متجاوزان جنسی
- ویژگیهای روانشناختی متجاوزان چیست و به چه دلیل دست به این کار میزنند؟
برخلاف تصوری که در گذشته وجود داشت و فکر میکردند کسی که مورد تجاوز قرار گرفته خودش مقصر است الان میدانیم که اینگونه نیست و هیچ داده علمی این مساله را ثابت نمیکند. وقتی افراد متجاوز را بررسی میکنیم میبینیم که از هر نوع قشری هستند و ارتباط مستقیمی بین نوع پوشش قربانی و تجاوز وجود ندارد بلکه ویژگیهای متجاوز تعیین کننده این موضوع است. اگر بخواهیم علتیابی کنیم باید خود متجاوزان را دستهبندی و دلایلشان را بررسی کنیم.
یک دسته از افراد متجاوز کسانی هستند که در پاسخ به یک تحریک جنسی تکانشی عمل میکنند یعنی نمیتوانند تکانههای جنسی خودشان را مدیریت کنند و زمانی که فرصتی پیش میآید به سرعت در آن فرصت میخواهند تکانه جنسی را خالی کنند.
گروه دیگری از متجاوزان دچار خطاهای شناختی هستند و فکر میکنند که خانمها از تجاوز خوششان میآید یعنی کافی است با خانمی صحبت کنند و کوچکترین خنده یا نگاه خاص خانم برای آنها این فکر را ایجاد میکند که او دوست دارد با من رابطه داشته باشد و این فکر غلط او را به سمت تجاوز سوق میدهد.
عده دیگری هستند که به هر دلیلی ممکن است دچار نوعی خشم سرکوب شده نسبت به خانمها باشند و در موقعیتهایی که دست میدهد خشم خود را با مسلط شدن از نظر جسمی و جنسی روی یک خانم تخلیه میکنند.
دسته چهارم که تعدادشان کم نیست، کسانی هستند که زمانی خودشان مورد تجاوز قرار گرفتند و حالا خودشان به دیگران تجاوز میکنند. گاهی آقایی که در دوران کودکی توسط دوستانش یا بزرگترها مورد تجاوز قرار گرفته باشد برای او تبدیل به یک عقده سرکوب شده میشود و بعدها با تلافی کردن روی آدمهای دیگر سعی میکند حس منفی که از دوران کودکی با خود داشته را تخلیه کند.
تفاوت بین متجاوزان و کودکآزارها
- قربانیان تجاوز و به ویژه قربانیان کودک درگیر چه آسیبهای روانشناختی خواهند بود؟
لازم است که تفکیکی بین متجاوزین و کودکآزاران جنسی قایل شویم. یک متجاوز الزاما کودکآزار نیست. فرد کودکآزار فقط دنبال کودک یعنی بچهای که زیر سن قانونی و حداکثر تا 12 سال باشد میرود و وقتی کودک نتواند از خودش دفاع کند با حالت قدرتطلبی و اشرافی که روی کودک دارد او را وادار به سکوت کند.
فردی که کودکآزاری میکند دنبال سوژه میگردد و برای پیدا کردن سوژه برنامهریزی میکند یعنی اول یک کودک را انتخاب میکند بعد بررسی میکند که آیا این کودک اعتماد به نفسش آنقدر پایین است که به بزرگتر خود خبر ندهد یا خیر و آنقدر کودک سادهلوحی هست که بشود سریع او را گول زد یا خیر. پس باید بگردد این کودک را پیدا کند و جنبههای مختلف او را شناسایی کند. همین مساله این نکته را به ما گوشزد میکند که معمولا کودکآزاران جنسی افراد آشنا هستند چون باید زمان داشته باشد که روی او برنامهریزی کند و ببیند کودک موردنظر او هست یا نه. چون روی کودک غریبه نمیتواند این برنامهریزی را داشته باشد. اگر روزی متوجه شدیم یک کودک مورد تجاوز قرار گرفته باید در درجه اول روی اطرافیان آن کودک و حتی فامیل نزدیک او بررسی کنیم.
فرق تجاوز با کودکآزاری این است که فرد متجاوز برنامهریزی خاصی برای این کار ندارد و وقتی فرصتی پیش میآید از آن فرصت بهترین استفاده را میکند حال، میتواند این تجاوز مربوط به کودک یا بزرگسال باشد. جنس هم فرق نمیکند و تجاوز هم میتواند نسبت به خانمها و هم نسبت به آقایان انجام شود.
فردی که عمل جنسی بدون رضایت را انجام میدهد اگر اسمش متجاوز باشد به یک صورت بررسی میکنیم اما اگر کودکآزار یا پدوفیلی باشد نحوه بررسی آن متفاوت است. معمولا کسانی که مبتلا به کودکآزاری جنسی باشند اختلالات روانشناختی بسیار عمیقتری را تجربه میکنند و اگر زود شناسایی شوند نیاز به درمان دارند و باید تحت نظر متخصصان روانشناسی و روانپزشکی قرار بگیرند. افراد متجاوز میتوانند انواع اختلال شخصیت را داشته باشند اما اختلال شخصیت ضد اجتماعی در این افراد بیشتر دیده میشود.
آسیبهای روانشناختی قربانیان تجاوز
- چه آسیبهایی قربانیان تجاوز را تهدید میکند؟
یکی از مهمترین آسیبها احساس گناه همیشگی است. فرد قربانی خود را مقصر و گناهکار میداند و فکر میکند خودش کاری کرده که این اتفاق برایش افتاده و این منجر به خشم رو به خود میشود یعنی از خودش عصبانی است و از خودش بدش میآید و دائم فکر میکند چرا این اتفاق باید برای او میافتاد. یکی دیگر از آسیبها احساس خجالت و شرم است بهطوری که دائم احساس ناپاکی میکند و فکر میکند بدنش کثیف شده است. احساس ترس و بی پناهی احساس دیگر این قربانیان است بهطوری که از احتمال تجاوز مجدد میترسد و احساس میکند کسی از او حمایت نمیکند، پلیس پیگیری لازم را ندارد و فرد متجاوز به راحتی در جامعه زندگی میکند.
اختلالی با عنوان اختلال استرس پس از سانحه وجود دارد که در آن فرد دچار تجربه آسیب شده و علایمی که ممکن است چند ماه بعد بروز پیدا کند احساس گیجی، کرختی، فشارهای عصبی مکرر، یادآوری دردناک آن واقعه، کابوس، وسواس فکری و … است و تا سالها ممکن است علایم استرس پس از سانحه را داشته باشد.
یکی دیگر از آسیبهای روانشناختی احساس افسردگی است که شایعترین آسیب در این زمینه است و فرد تحت تأثیر این آسیب افسردگی شدیدی را تجربه میکند. مورد دیگر، بی ثباتی خلق است. اختلالی با عنوان اختلال شخصیت مرزی وجود دارد و که معمولا از دوران نوجوانی شکل میگیرد. وقتی افراد مبتلا به این اختلال را بررسی میکنیم میبینیم که بسیاری از آنها تجربه تجاوز جنسی داشتند ویژگی آنها هم این است که دچار بی ثباتی خلق هستند بهطوری که دچار تغییرات سریع خلق و خو میشوند و نسبت به یک شخص یا مساله خاص احساس دوگانه دارند مثلا در آن واحد یک فرد یا یک فعالیت خاص را هم دوست دارد و هم از آن متنفر است. این مساله بین کسانی که دچار آسیب تجاوز جنسی میشوند بسیار شایع است.
خانوادهها ابتدا باید خودشان آگاه شوند سپس بچهها را آگاه کنند
- خانوادهها از چه طریق میتوانند از وقوع این اتفاق جلوگیری کنند؟
در درجه اول خانوادهها باید بچههایشان را بهعنوان آسیبپذیرترین قشر در حوزه تجاوز جنسی آموزش دهند. کودکآزار ابتدا با بستنی خریدن و گردش بردن و جلب اعتماد بچه وارد میشود بعد شروع میکند به نوازش کردن و میگوید کارهایی که من کردم را نباید به کسی بگویی سپس به سمت نوازشهای جنسی میرود تا این که تجاوز اتفاق میافتد.
پدر و مادر باید کودک را آگاه کنند که شما نباید به کسی اجازه دهی به اندام خصوصی تو نگاه کند و دست بزند و باید مراقب آن باشی. این اولین قدم برای این است که وقتی کودک با فرد کودکآزار مواجه میشود در ابتدا و قبل از این که گیر بیفتد اجازه ندهد که آن فرد با جلب اعتماد او را به سمت خود بکشد. اینها مسایلی است که ابتدا پدر و مادرها باید یاد بگیرند سپس به فرزندانشان یاد بدهند.
در سنین بالاتر هم اگر این اتفاق افتاد خانوادهها باید به قدری با عضو مورد تجاوز قرار گرفته خود صمیمی باشند و آن فرد به قدری احساس اعتماد و آرامش نسبت به خانوادهاش داشته باشد که موضوع تجاوز را بیان کند. گاهی شاید نتوان متجاوز را دستگیر کرد اما اگر قربانی بتواند حرف دلش را برای کسی بگوید بدون این که قضاوت شود و خانواده گوش شنوای خوبی برای شنیدن درد دل او باشند بزرگترین کمک است. خانواده باید از همان دوران کودکی بهگونهای با بچه رفتار کند که اگر اتفاقی برای او افتاد با خانواده مطرح کند و مطمئن باشد که حمایت بدون قید و شرط و بدون هیچ قضاوتی را از سوی خانواده دریافت میکند.
مصاحبه کننده: مریم رجب وندی
مطالب مرتبط:
کسی که قربانی تجاوز جنسی شده چگونه می تواند به زندگی برگردد؟
مطلب خوبی بود بدین جهت که به والدین هشدار میداد که تجاوزگران کودک اغلب آشنایان هستند
خیلی مطلب جالبی بود. واقعا پدر و مادرا باید خیلی حواسشون به بچه ها باشه
بسياو كطلب خوبى بوود