سرکوب احساسات چه بلایی بر سر بدن و روان ما می‌آورد؟

سرکوب-احساسات

آیا تا به حال احساس کرده‌اید که چیزی در درون‌تان سنگینی می‌کند، اما نمی‌دانید چطور یا حتی چرا باید آن را بیان کنید؟ سرکوب احساسات رفتاری رایج اما اغلب ناآگاهانه است که بسیاری از ما برای محافظت از خود به آن پناه می‌بریم، غافل از آن‌که این محافظ، در درازمدت می‌تواند به آسیب‌های روانی، جسمی و روابط بین‌فردی منجر شود. در متن پیش رو بررسی می‌کنیم که چرا احساسات‌مان را پنهان می‌کنیم، این کار چه پیامدهایی دارد، و چگونه می‌توانیم با تمرین و آگاهی، مهارت ابراز سالم هیجانات را در خود تقویت کنیم.

 

موسسه خانواده سلامت بنیان – همه‌ ما تجربه کرده‌ایم که در لحظاتی از زندگی، احساساتی عمیق و شدید را در خود نگه داشته‌ایم، بدون آن‌که آن‌ها را بیان کنیم.
در ظاهر، سرکوب احساسات می‌تواند راهی ایمن یا معقول به نظر برسد؛ به‌ویژه زمانی که بخواهیم از بروز تعارض جلوگیری کنیم یا خود را قوی نشان دهیم. اما این شیوه در طولانی‌مدت نه‌تنها کمکی نمی‌کند، بلکه ممکن است به مشکلات روانی و جسمی جدی منجر شود.

برای نمونه، ممکن است لبخند بزنیم در حالی‌که درون‌مان غمگین هستیم، اما ناگهان با یک حرف ساده اشک‌مان جاری شود. یا خشم‌مان را در موقعیت‌های مختلف فرو بدهیم، اما در برابر یک مسئله‌ کوچک، واکنشی شدید نشان دهیم.
این واکنش‌ها، اغلب حاصل احساساتی هستند که مجال بیان نیافته‌اند.

در واقع، زمانی که احساسات سرکوب می‌شوند:

  • امکان بیان واقعی نیازها کاهش می‌یابد.
  • ارتباطات انسانی سطحی و ناپایدار باقی می‌مانند.
  • سلامت روان و جسم، به‌مرور آسیب می‌بیند.

چرا سرکوب احساسات را ترجیح می‌دهیم؟

دلایل مختلفی برای این رفتار وجود دارد. برخی افراد:

  • ترجیح می‌دهند در لحظه، به جای درگیری با احساسات، فقط روزشان را بگذرانند.
  • فکر می‌کنند احساس‌شان ارزش بررسی ندارد.
  • احساسات را پنهان می‌کنند تا رابطه‌ای را حفظ کنند.

اما در نهایت، علت اصلی ترس از آسیب‌پذیر شدن است.

به گفته‌ی دکتر کالین مولن (روانشناس و درمانگر خانواده):

«سرکوب احساسات اغلب تلاشی برای محافظت از خود در برابر قضاوت، طرد شدن یا رد شدن است.»

برخی افراد از کودکی می‌آموزند که ابراز احساسات، امنیت ندارد. این یادگیری ممکن است ناشی از:

  • نادیده گرفتن یا بی‌اعتنایی والدین به احساسات کودک،
  • ترس‌آفرین بودن واکنش‌های احساسی والدین،
  • یا ناتوانی والدین در پاسخ‌گویی مناسب به نیازهای هیجانی کودک باشد.

چنین تجربه‌هایی، در بزرگ‌سالی به شکل پرهیز از ابراز احساسات و ترس از بیان خود واقعی ادامه پیدا می‌کنند.

 

چرا سرکوب احساسات نتیجه‌ معکوس دارد؟

تاثیر بر سلامت روان

نادیده گرفتن احساسات، با گذشت زمان به کاهش اعتماد به‌نفس، افزایش اضطراب، افسردگی، یا احساس بی‌ارزشی منجر می‌شود.
در برخی موارد، این احساسات سرکوب‌شده به خشم‌های انفجاری یا احساس کینه نسبت به دیگران تبدیل می‌شوند.

تاثیر بر سلامت جسم

دکتر مولن اشاره می‌کند: «سرکوب احساسات، با افزایش استرس مزمن در بدن همراه است و می‌تواند احتمال ابتلا به دیابت، بیماری‌های قلبی و حتی مشکلات حافظه را افزایش دهد.»

استرس طولانی‌مدت ناشی از سرکوب هیجانات ممکن است منجر به:

  • تنش عضلانی،
  • ضعف سیستم ایمنی،
  • اختلالات گوارشی،
  • و بیماری‌های قلبی–عروقی شود.

تاثیر بر روابط اجتماعی

روابط انسانی زمانی معنا پیدا می‌کنند که ما بتوانیم احساسات خود را به‌طور صادقانه بیان کنیم. بدون این تبادل احساسی، روابط ما سطحی و شکننده باقی می‌مانند.

به گفته‌ی شری فوس، درمانگر خانواده: «ارتباط انسانی سالم به تنظیم سیستم عصبی ما کمک می‌کند و ما را از چرخه ترس و افکار نادرست دور نگه می‌دارد.»

و مهم‌تر اینکه: اگر احساسات‌تان را بیان نکنید، چگونه دیگران می‌توانند شما را بشناسند و دوست بدارند؟

نشانه‌های سرکوب احساسات

گاهی افراد آگاهانه احساسات خود را پنهان می‌کنند، اما در بسیاری موارد، این کار به‌صورت ناخودآگاه انجام می‌شود.

برخی نشانه‌های شایع عبارتند از:

  • احساس می‌کنید دیگران شما را نمی‌فهمند.
  • از بودن با دیگران لذت نمی‌برید یا احساس خستگی می‌کنید.
  • دچار علائم جسمی مانند سردرد، دل‌درد، تپش قلب یا تنش بدنی هستید.
  • احساس ناامیدی و خشم شما نسبت به اطرافیان رو به افزایش است.
  • نسبت به دیگران احساس کینه یا رنجش دارید.

رفتارهای ظاهری هم می‌توانند نشان‌دهنده‌ی سرکوب احساسات باشند: بدن جمع‌شده، نگاه‌های فراری، بازی با دست یا پا، یا تلاش برای عوض کردن موضوع در مکالمه.

چگونه در بیان احساسات بهتر عمل کنیم؟

ابراز احساسات، مهارتی است که با تمرین تقویت می‌شود.

✔️ از احساسات مثبت شروع کنید:

  • «وقتی برام شام درست کردی، خیلی حس خوبی داشتم.»
  • «خوشحال می‌شم اگه شنبه بتونی کمکم کنی.»
  • «وقتی با هم وقت می‌گذرونیم، حس خوبی دارم.»

✔️ سپس به سراغ احساسات ناراحت‌کننده بروید:

  • «گاهی احساس می‌کنم که حرف‌هام شنیده نمی‌شن.»
  • «از اینکه قولت رو فراموش کردی، ناراحت شدم.»
  • «ناراحتم که دوباره مجبورم این موضوع رو مطرح کنم.»

تقویت مهارت‌های تنظیم احساسات و جلوگیری از سرکوب احساسات 

برای مدیریت بهتر هیجانات، از این راهکارها استفاده کنید:

▪️ ذهن‌آگاهی (Mindfulness)

به احساسات خود توجه کنید، بدون قضاوت و سرکوب.

▪️ بازنگری شناختی (Cognitive Reframing)

نگاه‌تان به مسائل را تغییر دهید. به‌جای فکر کردن به اینکه «هیچ‌کس منو نمی‌فهمه»، بپرسید: «چطور می‌تونم بهتر منظورم رو منتقل کنم؟»

▪️ پذیرش (Acceptance)

احساسات را همان‌طور که هستند بپذیرید، حتی اگر خوشایند نباشند.

▪️ راه‌حل‌های مقابله‌ای سالم

به‌جای پنهان‌کاری یا واکنش‌های پرخاشگرانه، از روش‌هایی مانند ورزش، نوشتن، گفت‌وگو با یک دوست، یا گوش دادن به موسیقی استفاده کنید.

جمع‌بندی

سرکوب احساسات عادتی است که در بسیاری از ما به‌مرور شکل گرفته. ترک این عادت نیازمند آگاهی، تمرین و گاهی هم حمایت حرفه‌ای است.
بیان احساسات نه‌تنها به سلامت روان و جسم کمک می‌کند، بلکه راه را برای داشتن روابطی عمیق‌تر و رضایت‌بخش‌تر هموار می‌سازد.

اگر در بیان احساسات با مشکل مواجه هستید، از مراجعه به روان‌درمانگر دریغ نکنید.
درمانگر می‌تواند به شما کمک کند احساسات‌تان را بهتر بشناسید، راه‌های سالم ابراز آن‌ها را یاد بگیرید، و مهارت‌های تنظیم هیجانی‌تان را تقویت کنید.

 

برگرفته از وب‌سایت verywellmind.com

 

مطالب مرتبط

آشنایی با احساسات اصلی و نقشی که این احساسات در زندگی انسان دارند 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *