چرا در ایام عید اختلافات خانوادگی بیشتر می شود؟ راهکارهایی برای حل این مشکل
برخی زوج ها به جای استفاده از تعطیلات نوروز به عنوان فرصتی برای کنار هم بودن و افزایش پیوندهای عاطفی، با هم درگیر می شوند و روزهایشان در مجاورت هم به تلخی می گذرد.
به گزارش موسسه خانواده سلامت بنیان، لحظه شماری می کنند که تعطیلات عید برسد و در کنار هم اوقات خوشی را بگذرانند اما همین که سال تمام می شود و حتی گاهی یکی دو هفته مانده به تمام شدنش، آسمان زندگی مشترکشان ابری می شود. به خیالشان می رسد شاید اصلا با هم تفاهم ندارند و از آنجا که در ایام تعطیل بیشتر در مجاورت یکدیگرند، مشکلاتشان آشکار شده است.
دکتر علی شیخ الاسلامی، روانشناس و مدیرعامل موسسه خانواده سلامت بنیان به اتفاق همکاران خود در موسسه تاکنون مشکلات صدها زوج را بررسی کرده اند و به آن ها برای رفع چالش هایشان آموزش داده اند و حالا حاصل همه این پژوهش ها دکتر را متقاعد کرده است که با یک برنامه ریزی مناسب برای پر کردن فراغت نوروزی، نه تنها چالش های خانوادگی به صفر می رسد بلکه پیوند عاطفی اعضای خانواده هم مستحکم تر می شود.
شیخ الاسلامی تأکید می کند که حتی با جیب خالی هم می شود یک فراغت گذرانی لذت بخش را در نوروز تجربه کرد. باور نمی کنید؟ پس این گفتگو را از دست ندهید.
دعواهایی که کام مان را تلخ می کنند
- شما هم زوج هایی را دیده اید که بیشتر وقتشان در طول تعطیلات عید به مشاجره با هم می گذرد؟ به نظرتان علت چیست؟
بله. من هم مشاهده کرده ام که برخی زوج ها به جای استفاده از تعطیلات عید به عنوان فرصتی برای کنار هم بودن و افزایش پیوندهای عاطفی، با هم درگیر می شوند و روزهایشان در مجاورت هم به تلخی می گذرد. علت این است که ما برنامه ریزی ضعیفی برای استفاده از اوقات فراغتمان در خانواده داریم.
جامعه ما، جامعه ای در حال گذار است؛ پس نه کاملا سنتی است و نه مدرن، در جامعه سنتی، زن و مرد نقش هایی جداگانه و تفکیک شده داشتند. در آن جامعه، زن معمولا تابع شوهرش بود و مرد تصمیم گیری های اصلی را انجام می داد اما در جامعه ما زن و مرد نقش هایی شبیه به هم پیدا کرده اند و اگر زن و مرد نظرهای مختلفی داشته باشند و نخواهند این اختلاف را با گذشت و به شکل منطقی حل کنند، درگیر چالش و تنش می شوند.
به طور کلی، علت چنین درگیری هایی نداشتن مشارکت برابر در زندگی است. هر کس به دنبال به کرسی نشاندن حرف خودش است و همفکری وجود ندارد. در تعطیلات این مشکل بیشتر می شود چون خانواده باید برای چگونگی گذراندن فراغت تصمیم گیری کنند. پس اگر ما بلد باشیم برای تعطیلاتمان در نوروز خوب برنامه ریزی کنیم مانع درگیری و چالش می شویم و از فرصت دو هفته ای مان برای رسیدن به شادکامی و ساختن خاطره های خوش در کنار اعضای خانواده استفاده می کنیم.
چگونه برای عید برنامه ریزی کنیم؟
- در صحبت هایتان اشاره کردید که برای فراغت گذرانی خانوادگی، نیاز به برنامه ریزی قوی داریم. ویژگی های یک برنامه خانوادگی موفق چیست؟
در یک برنامه ریزی موفق خانوادگی، باید شرایط مالی اقتصادی و اجتماعی خانواده در نظر گرفته شود و علاوه بر این اعضاء باید این مراحل را بگذرانند. اول، باید اهداف مختلفشان را روی کاغذ بیاورند مثلا خانم خانه می نویسد که دلش می خواهد در تعطیلات عید به سفر شمال بروند و آرامش فکری داشته باشند. همسرش می نویسد که دید و بازدیدهای عید برایش اهمیت دارند اما دلش یک مسافرت به جنوب هم می خواهد.
دوم، زوج تصمیم می گیرند که برای رسیدن به اهدافشان چه راه حل هایی وجود دارد. خانم خانه معتقد است که بهترین راه این است که از همین حالا ملزومات سفر شمال را فراهم کنند. همسرش فکر می کند هم باید برای دید و بازدید حاضر شوند و هم برای سفر به جنوب. در این مرحله زوج باید هزینه و فایده رسیدن به اهدافشان را در هر مرحله بسنجند. به عنوان مثال خانم حساب و کتاب می کند که چقدر هزینه برای سفر شمال لازم است و شوهرش هم هزینه های دید و بازدید و سفر جنوب را محاسبه می کند.
سوم، آن ها نتایج فكریشان را با هم در میان می گذارند. بر سر ایده های مشترک توافق می کنند. نقطه مشترک ایده های این خانم و آقا، سفر رفتن است اما بخش هایی از خواسته های آن ها با هم متفاوت است مثل مسأله دید و بازدید و مقصد سفرشان. وقتی آقا درباره علل رعایت رسم دید و بازدید در فامیل از دیدگاه خودش توضیح می دهد خانم این دیدگاه را به شکل منطقی می پذیرد و قرار می گذارند که بعد از دید و بازدیدها به سفر بروند اما آن ها هنوز درباره مقصد سفر توافق نکرده اند.
اگر آن ها بخواهند رسم دید و بازدید را به جا بیاورند پس باید هزینه ای را صرف خرید ملزومات مهمانی های نوروزی کنند. در این قسمت خانم شرح می دهد که چون مسلما در دید و بازدیدها بخشی از پس انداز شان را خرج می کنند پس بهتر است به سفری ارزان بروند. هزینه سفر به شمال کمتر از سفر به جنوب است پس بهتر است شمال را به عنوان مقصد نهایی انتخاب کنند. توضیح خانم برای همسرش قانع کننده است و آن ها تصمیم می گیرند که مسافرت جنوب را به پاییز سال بعد موکول کنند و امسال به شمال بروند.
در این برنامه ریزی کسی خودخواهی و تکروی نمی کند چون این رفتارها به گارد گرفتن طرف مقابل با دفاع یا حمله اش منجر می شود پس همه به نظر هم احترام می گذارند و عاقلانه تصمیم می گیرند و برای رسیدن به اهدافشان با یکدیگر همفکری و همکاری می کنند.
جیب خالی، پز عالی!
- وقتی به خانواده ها پیشنهاد می کنیم برای فراغتشان برنامه ریزی کنند آن ها می گویند لازمه فراغت گذرانی، داشتن پول فراوان است و آن ها نمی توانند در نوروز چنین هزینه ای را صرف تفریح کننده نظر شما چیست؟
این ایده درست نیست. به نظرم تعریف ما از فراغت اشکال دارد وقتی می گوییم قرار است. در اوقات فراغت تفریح کنیم منظورمان دقیقا چیست؟ با چه هدفی تفریح می کنیم؟ چگونه از وقتمان برای تفریح استفاده می کنیم؟ متاسفانه، خیلی وقت ها ما پاسخ به این پرسش ها را فراموش می کنیم. بیشتر مردم خیال می کنند برای آنکه تمام و کمال تفریح کنند باید هزینه زیادی بپردازند مثلا برای سفر باید حتما با بهترین هواپیما به مقصد برسند. در هلی ۵ ستاره اقامت کنند و بهترین غذاها رو بخورند. آن ها خیال می کنند نمی توانند از یک مسافرت کوتاه، نقل و انتقال با وسیله نقلیه ای ارزان مثل اتوبوس، اقامت در چادر مسافرتی و خوردن غذاهای عادی و هم لذت ببرند.
همین پیش شرط های کلیشه ای است که کار را خراب و فشار روانی زیادی را به خانواده تحمیل می کند و تنش زایید اما برخلاف عقیده آن ها، فراغت را می شود ارزان و زیبا گذراند. آنچه می گویم شعار نیست.
روش های ساده و کم هزینه برای لذت بردن از ایام عید
جالب است بدانید که من و همسرم هم از روش هایی مشابه برای فراغت گذرانی آسان و ارزان استفاده کرده ایم و از اوقات با هم بودنمان لذت برده ایم. چند سال پیش ما برای عید به سفری سه روزه رفتیم. روز اول و روز آخر سفر، همه وقتمان در جاده گذشت و آنطور که انتظار داشتیم از سفر لذت نبردیم. این شد که سال بعد برنامه دیگری ریختیم. هدف ما کنار هم بودن و لذت بردن از طبیعت و زیبایی های بهار بود پس تصمیم گرفتیم در نوروز به تهرانگردی های یک روزه برویم و از جاذبه های گردشگری داخل شهر دیدن کردیم.
یک روش برای فراغت گذرانی ارزان قیمت هم، حضور در جمع است. زمانی که کوچک بودیم منزلمان نزدیک منزل پدربزرگ و مادربزرگم بود. خیلی از شب های عید به خانه آن ها می رفتیم و ما نوه ها با هم بازی می کردیم و بزرگترها با یکدیگر گپ می زدند. راه دیگر فراغت گذرانی این است که خانواده وعده های غذاء شان را در پارک بخورند. حضور در طبیعت، به اعضای خانواده آرامش دهد و احساسات منفی شان را می کاهد ضمن اینکه با این روش تحرک دارند، پیاده روی کرده اند و اوقاتشان را در کنار هم گذرانده اند.
شماری از مردم صفای کنار هم بودن را فدای رقابت بر سر تجمل گرایی حتی در پذیرایی از میهمان ها کرده اند و به مرور زمان انقدر فشار روانی این رفتار بر آن ها زیاد می شود که لذت دید و بازدید در نظرشان محو می شود. چندی پیش پیامکی دریافت کردم که به نظرم بسیار زیبا بود و جان كلام من هم هست: «ارزشمندترین چیزها در زندگی ما مجانی اند مثل در آغوش گرفتن عزیزانمان، عشق و محبتشان که نثارمان می کنند. شادی و خنده، خواب، دوستان خوب، ورزش و تحرک، گوش کردن به موسیقی و… اینها، همان ارزش هایی هستند که هزینه ای صرفشان نمی کنیم اما از آن ها لذت می بریم و با این حال خیلی وقت ها از یاد می بریمشان».
- به نظرتان چرا ما همیشه فکر می کنیم برای یک فراغت گذرانی حسابی باید پول کلان خرج کنیم؟
چون جزئی از جامعه ای هستیم که به سمت مصرف گرایی در حرکت است. مردم تحت تأثیر تبلیغات به این نتیجه رسیده اند که اگر خرج نکنند نمی توانند شاد باشند. در حالی که این تصور غلط است اما سرمایه دارها برای فروش بیشتر، خرج کردن را به عنوان پیش شرط خوشبختی به مردم معرفی می کنند. حال آنکه در حقیقت، ممکن است کسانی سر سفره ای با ماست و نان حس کنند خوشبخت هستند و دیگرانی سر سفره ای با بوقلمون احساس بدبختی کنند.
مهمانی هایی که تبدیل به معامله می شوند
- شما گفتید در جمع بودن بخصوص اگر آن جمع فامیل باشند باعث ایجاد صمیمیت و گذراندن فراغت به شیوه ای لذت بخش می شود اما قبول دارید که بخشی از دعواهای خانوادگی در نوروز هم در جریان همین رفت و آمدها، چشم و هم چشمی های فامیلی است؟
این را قبول دارم. خیلی از ما مسیرمان را گم کرده ایم. تقریبا یک دهه پیش، مردم وقتی به خانه هم می رفتند بی هیج خجالتی یکدیگر را در خوشی های کوچکشان شریک می کردند، آن ها ! اگرچه فقیر بودند، با ساده ترین امکانات از میهمان هایشان پذیرایی می کردند، حالا اما روابط به معامله های پایاپای تبدیل شده است. برخی مردم می خواهند از دیگران اشرافی و خاص پذیرایی کنند و انتظار دارند آن ها هم به همین شیوه پاسخ میهمان نوازیشان را بدهند و اگر غیر از این باشد گمان می کنند به آن ها توهین شده است.
در واقع به نظر می آید شماری از مردم صفای کنار هم بودن را فدای رقابت بر سر تجمل گرایی حتی در پذیرایی از میهمان ها کرده اند و شک نکنید که به مرور زمان آنقدر فشار روانی این رفتار بر آن ها زیاد می شود که لذت دید و بازدید در نظرشان محو می شود و این کار به یک رفع تکلیف اجباری در زندگیشان تبدیل می شود.
- برخی زوج ها بهانه می گیرند که علت دلخوری های نوروزی شان از یکدیگر، خس تگی ناشی از خانه تکانی و میهمانداری است به نظرتان این دلیل قانع کننده است؟
وقتی زوجی با هم در خانه تکانی و پذیرایی از میهمان ها و برنامه ریزی برای گذران اوقات فراغت شریک باشند هرچقدر هم که کارهایشان زیاد و مسئولیت هایشان سنگین باشد، احساس خستگی و فرسودگی نمی کنند و تنشی بینشان پیش نمی آید بلکه از انجام فعالیت های مشترک، لذت می برند و راضی اند. در واقع آنچه برای هر یک از زوجین خستگی ایجاد می کند احساس نبود همراهی و مشارکت طرف دیگر در کارها و برنامه ریزی های خانوادگی است.
مطالب مفید وارزندهای بود سپاسگزارم