دختران مجرد از چالشها و دغدغهها تا راهکارها
“نگاه نسبت به ازدواج و تجرد باید تغییر کند. در حال حاضر نگاههایی وجود دارد که خوشبختی و موفقیت یک زن را با ازدواج و مادر شدن او برابر میداند و همین نگاه بار سنگینی را به دختران مجرد وارد میکند. این باور غلط باید اصلاح شود. اگر بتوانیم این نگاه را اصلاح کنیم خانوادهها نیز فشاری به این دختران وارد نمیکنند تا تحت هر شرایطی ازدواج کنند”.
به گزارش مهرخانه، تجرد دختران بالای 30 سال پدیدهای است که در سالهای اخیر در کشور ما افزایش قابل ملاحظهای داشته است. اتفاقی که در گذشته سابقه نداشته اما به دلیل تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سالهای اخیر شاهد آن هستیم و تحلیلهای جمعیتشناختی حاکی از آن هستند که بسیاری از این دختران به تجرد قطعی خواهند رسید که همین مسأله مشکلات و چالشهای فردی و اجتماعی مختلفی را به دنبال خواهد داشت. همین موضوع بهانهای شد تا از منظر روانشناسی مشکلات، دغدغهها و راهکارهای کاهش این مشکلات را مورد ارزیابی قرار دهیم. به همین منظور با دکتر محسن ایمانی، روانشناس و استاد دانشگاه تربیت مدرس؛ دکتر علی شیخالاسلامی، مدیرعامل NGO خانواده سلامتبنیان و دکتر سهیل رضایی، روانشناس گفتوگو کردیم.
تنهایی و افسردگی، دختران مجرد را تهدید میکند
دختران مجرد با دغدغهها و مشکلات مختلفی دست و پنجه نرم میکنند که یکی از بزرگترینِ این مشکلات را میتوان احساس تنهایی دانست، احساسی که اگر به درستی مدیریت نشود، افسردگی و مشکلات ناشی از آن را در پی خواهد داشت.
ایمانی با اشاره به اینکه در برخی از این دختران خلق افسرده وجود دارد بیان داشت: من خانم مراجعی داشتم که در توضیح علت افسردگی خود میگفت هر کسی به خواستگاری من آمد، جواب رد داد و رفت. متأسفانه بعضی از خانوادهها به پسرشان میگویند بیا برویم خواستگاری اگر نخواستی اشکالی که ندارد، میگویی نه. در حالیکه این فرآیند روی دختر تأثیر منفی میگذارد و وقتی دختری بارها جواب منفی بشنود، میتواند زمینهای برای پیدایش افسردگی در او شود.
شیخالاسلامی نیز معتقد است مهمترین مشکل این دختران افسردگی است چون با نزدیک شدن به سن 40 سالگی دچار بحران میانسالی میشوند و از آنجاییکه تاکنون ازدواج نکردهاند، احساس شکست در زندگی به آنها غلبه میکند. از اینرو، انزوا و گوشهگیری را انتخاب میکنند که همین مسأله آسیبهای زیادی را متوجه خودشان و اطرافیانشان میکند. به گفته شیخالاسلامی بسیاری از این دختران در سنین کمتر به دلیل کمالگرایی به دنبال گزینههای بهتری برای ازدواج بودند و به همین دلیل گزینههای زیادی را رد کردند و به نقطهای رسیدند که یا خواستگاری ندارند یا اینکه از خواستگارهای اولیه پایینتر هستند. این زنان نمیتوانند انتخاب مناسبی براساس ملاکهای شخصی خودشان داشته باشند و همین موضوع باعث میشود در روند ازدواج به مشکل برخورند و احساس شکست و افسردگی کنند.
او میافزاید: مردان برخلاف زنان در سنین پایینتر کمالگرایانه نگاه نمیکنند اما وقتی سنشان بالای 30 سال میرود، کمالگراتر میشوند. بنابراین، مردانی که سن بالایی دارند، عمدتاً با این دختران ازدواج نمیکنند و بیشتر دخترهای با سن پایینتر را بهعنوان همسر انتخاب میکنند. به همین دلیل سن تجرد قطعی در زنان تا حدودی پایینتر است و بعد از سن 35 سالگی شانس آنها برای ازدواج کمتر میشود و پس از 40 سال هم امکان ازدواج برایشان بسیار پایینتر میآید.
رضایی نیز اعتقاد دارد که تجرد، مشکلات روحی متنوعی را برای افراد مجرد ایجاد میکند و وقتی یک فرد مجرد میبیند که دیگران خانواده و تجربیات عاطفی و جنسی دارند، نمیتوان گفت این مسایل برای او که تنهاست هیچ تأثیری ندارد. با این وجود، رواندرمانی و گفتاردرمانی برای این دختران چندان جوابگو نیست و باید به فکر راهحلهای دیگری باشیم.
وقتی خانوادهها برای ازدواج فشار میآورند
یکی دیگر از مشکلات دختران مجرد فشارهایی است که از سوی خانواده به آنها وارد میشود و مشکلات مضاعفی را برایشان ایجاد میکند؛ بهگونهای که حتی ممکن است برخی از آنها تن به ازدواجهای غلط بدهند تا بتوانند از بار این فشارها بکاهند.
ایمانی در این خصوص میگوید: خانوادهها گاهی به دختر فشار میآورند و میگویند چرا سختگیر هستی و ازدواج نمیکنی؟ بعضی از والدین هم صمیمانه از دخترشان میخواهند به فکر خودش باشد چون در آینده نمیتواند به تنهایی زندگی کند. گاهی خواستگار دختر برای او مناسب نیست اما ممکن است دختر تحتتأثیر فشارهای خانواده به ازدواج با او تن بدهد و همین انتخاب غلط سبب بروز مشکلاتی میشود؛ در حالیکه گاهی ازدواجنکردن بهتر از ازدواج غلط است.
ایمانی معتقد است برخی از این دختران نیز تحت فشار خانواده قرار میگیرند تا از اعتقادات خود کوتاه بیایند. او در اینباره میگوید: بعضی از خانوادهها از دخترانشان میخواهند آرایش کنند و به ظاهر خود برسند تا مورد توجه قرار بگیرند. این در حالی است که برخی از دختران اعتقاداتی دارند که به آنها اجازه این کار را نمیدهد. من به مادر یکی از مراجعانم که این مشکل را داشت گفتم کسی که دختر شما را با ظاهری متفاوت انتخاب کند، قطعاً ملاکهای خاص خود را دارد اما چون باور دختر شما متفاوت است، حتماً دچار چالش خواهند شد. لذا فرد باید خود را به همانگونه که هست نشان دهد تا فرد مقابل او را با همان ویژگیها انتخاب کند.
شیخالاسلامی نیز در خصوص فشارهای خانوادهها معتقد است سرزنشهای خانوادهها و اطرافیان آزاردهنده است و حرفهایی مثل اینکه تو میتوانستی با فلان گزینه ازدواج کنی و الان دو تا بچه داشته باشی اما خودت موقعیتهایت را از دست دادی، این دختران را آزار میدهد. این فشارها و سرزنشها افسردگی این دختران را تشدید میکند. کسانی که استقلال مالی دارند، معمولاً سعی میکنند از خانواده جدا شوند و زندگی مستقلی تشکیل دهند تا آرامش داشته باشند اما آنهایی که این امکان را ندارند، فشارهای زیادی را تحمل میکنند.
فشارهای اجتماعی و بار روانی مضاعف بر دوش دختران مجرد
مشکلات و فشارهای اجتماعی نیز بار روانی مضاعفی را بر دوش دختران مجرد قرار میدهد. ایمانی یکی از دغدغههای دختران مجرد را فشارهای اجتماعی میداند و میگوید: از این دختران درباره ازدواج نکردن آنها و دلایلشان سؤال میکنند. همین مسأله باعث شده بود یکی از مراجعان من حلقه در دست کند تا در معرض این سؤالات قرار نگیرد. نگرانی دیگر دختران مجرد این است که امکان دارد دیگر کسی به خواستگاریشان نیاید یا فردی آنها را انتخاب کند که قبلاً ازدواج شکستخوردهای داشته یا همسرش فوت کرده و بچه دارد. این سابقه زندگی قبلی ممکن است محل مقایسه شود و از این ناحیه نیز دختران با چالشهایی مواجه شوند.
رضایی نیز با اشاره به فشارهای اجتماعی بیان میکند: هر چقدر زمان میگذرد فشار تجرد بیشتر میشود؛ چون علاوه بر مشکلات فعلی، مشکلاتی نیز در پیش رو وجود دارد. تنهایی دوران میانسالی و کهنسالی مسأله بسیار مهمی است و از سوی دیگر در جامعهای زندگی میکنیم که ناامنیهای مختلفی در آن وجود دارد و شاهد تدابیر اجتماعی مناسبی نیستیم. این جامعه همه چیز را رها و به خود آدمها واگذار کرده است. مثلاً در مقابل آسیبهایی که ممکن است به بچهها وارد شود، همه چیز را به پدر و مادرها واگذار میکنند. در این جامعه، مجردها هم به حال خودشان واگذار میشوند. آنها که در 35 سالگی با فشارها و دغدغههای مختلفی مواجه هستند، وقتی سنشان بالاتر برود چه احساس امنیتی خواهند داشت؟
وقتی تمایل دختران به استقلال با مخالفت روبهرو میشود
یکی از تمایلات طبیعی انسان که از نوجوانی خود را نشان میدهد تمایل به استقلال است. این تمایل برای دختران مجردی که در سنین بالاتر قرار دارند پر از تناقض است؛ چراکه با افزایش سن، نیاز انسان به استقلال بیشتر میشود اما استقلال یک دختر مجرد در جامعه ما که مختصات فرهنگی و اجتماعی خاص خود را دارد، چندان از سوی خانواده و جامعه مورد پذیرش واقع نمیشود.
ایمانی در این خصوص معتقد است وقتی سن انسان بیشتر میشود تمایل او به استقلال نیز افزایش پیدا میکند. دختر مجردی که سن او بالا رفته میخواهد بهصورت تصمیم مستقل بگیرد اما پدر و مادرها امر و نهی خاص خود را دارند. از سوی دیگر، مدیریت بچههای مجردی که سن بالایی دارند برای پدر و مادر سخت است و تصمیمات مستقلی که آنها میگیرند نیز برای پدر و مادر دشوار است. این مسایل فشار روانی مضاعفی را بر دختران مجرد وارد میکند.
شیخالاسلامی نیز در اینباره میگوید: استقلالی که دختران میخواهند داشته باشند معمولاً در خانواده به آنها داده نمیشود چون جامعه ما محدودیتهای بیشتری برای زنان قائل است و این مسأله باعث میشود آنها نتوانند زندگی مستقلی برای خودشان داشته باشند. از سوی دیگر، این افراد معمولاً به دلیل مشکلات مالی در تنگنا قرار میگیرند و این موضوع با استقلال آنها منافات دارد.
نیازهای جنسی دختران مجرد بیپاسخ میماند
یکی دیگر از نیازهای طبیعی هر انسانی نیازهای جنسی و غریزی اوست که تأمینشدن این نیازها سلامت روانی افراد را در پی دارد. از سوی دیگر، هر مرد و زنی در مرحلهای از زندگی خود نیاز به داشتن خانواده و همچنین فرزند را احساس میکند و این نیاز با رسیدن به مرحله میانسالی و کهنسالی بیشتر میشود. درواقع، زنان و مردان علاوه بر نیاز به قرار گرفتن در نقش همسری، نیاز دارند نقشهای مادری و پدری را ایفا کنند که این امکان برای دختران مجرد در سن بالا وجود ندارد.
ایمانی در این رابطه میگوید: در روانشناسی قرن نوزدهم میگفتند زنان غریزه مادری دارند و هر دختری دوست دارد مادر شود. اما دخترانی که میبینند زنان همسنشان ازدواج کردهاند و فرزند دارند اما آنها هنوز ازدواج نکردهاند، فشار روانی را تجربه میکنند چون تصورشان این است که از زندگی و دیگران عقب ماندهاند. دختری که میخواهد زندگی سالمی داشته باشد، تحتتأثیر این فشارها از ناحیه خانواده، جامعه و حتی از ناحیه خود یعنی مقایسه خود با دیگران، فشارهای روحی را تحمل میکند. از سوی دیگر، مازلو در طبقهبندی نیازها، نیازهای جنسی را در طبقه اول نیازها قرار میدهد اما وقتی این نیازها برآورده نمیشود، فرد به ناکامی میرسد. ناکامی غریزی و جنسی عاملی است که فرد را دچار حالاتی مانند پرخاشگری میکند و همین پرخاشگری را میتوان یکی از موانع ازدواج دانست.
رضایی نیز یکی از مشکلات این دختران را برطرفنشدن نیازهای جنسی و عدم پاسخگویی به نیاز مادری میداند و معتقد است در حال حاضر پیشرفتهای پزشکی قابل ملاحظهای رخ داده که امکان باروری افراد نابارور را فراهم کرده است. با استفاده از این پیشرفتهای پزشکی دختران مجرد نیز میتوانند تجربه بارداری و مادر شدن داشته باشند چون این پتانسیل در آنها وجود دارد. باید مبانی شرعی این مسأله اندیشیده شود و همچنین فرهنگسازیهای لازم در این خصوص صورت گیرد.
از صحبتهای کارشناسان میتوان نتیجه گرفت که مسایلی همچون تنهایی و افسردگی، فشارهای خانوادهها و فشارهای اجتماعی، عدم تأمین نیاز به استقلال و همچنین نیازهای جنسی و میل به مادری از جمله مهمترین چالشهای پیش روی دختران مجرد است.
باید به این نکته توجه داشت که در هر سنی احتمال ازدواج برای زنان و مردان وجود دارد اما از آنجاییکه با توجه به تحلیلهای جمعیتشناختی عدهای از دختران بالای 30 سال کنونی در سالهای آینده با احتمال بالایی از مجرد ماندن روبهرو هستند، نیاز است که به راهکارهایی بهمنظور بالا بردن سطح روحیه و موفقیتهای فردی و اجتماعی این افراد و کاهش معضلات ناشی از تجرد برای آنها اندیشیده شود.
ضرورت تغییر نگاه خانوادهها و جامعه به تجرد
هر فردی چه مجرد و چه متأهل با توجه به ویژگیهای شخصیتی و محیط زندگی خود با مشکلات و چالشهایی مواجه است که باید در جهت برطرفشدن این مشکلات و رسیدن به یک زندگی سالم تلاش کند. دختران مجرد نیز از این قاعده مستثنی نیستند. همچنین، نگاه خانوادهها و اطرافیان باید نسبت به تجرد تصحیح شود که همین موضوع میتواند تأثیر بهسزایی در سلامت روانی افراد مجرد داشته باشد.
ایمانی در این رابطه میگوید: یکی از معضلات دختران مجرد ترس از ازدواج ناموفق است. وقتی افراد مجرد ازدواجهای ناموفق متعددی در اطراف خود میبینند احساس ترس از ازدواج به آنها دست میدهد؛ در صورتیکه باید ازدواجهای موفق را هم مدنظر داشته باشند. ما باید ازدواجها را به سمت سلامت سوق دهیم، مشاورههای قبل از ازدواج را تقویت کنیم، افراد قوی در این حوزه را بیشتر تربیت کنیم و مشاور و روانشناس خانواده قبل و بعد از ازدواج حضور داشته باشند تا تعداد ازدواجهای موفق افزایش و ترس از ازدواج ناموفق کاهش پیدا کند. از سوی دیگر، این دهتران باید خانواده را توجیه کنند که خواستگارانی که تاکنون داشتهاند برای آنها مناسب نبودند و اگر با آنها ازدواج میکردند نتیجه آن ازدواج، طلاق و برگشتن به منزل والدین بود. همچنین، اگر دختری وسواس، اضطراب یا پرخاشگری دارد، باید با کمک یک روانشناس این مشکلات را حل کند.
شیخالاسلامی نیز معتقد است امکان ازدواج برای دختران وجود دارد اما مشکلات فرهنگی و اجتماعی سد راه ازدواج میشوند و در نتیجه سن ازدواج آنها بالاتر میرود. او در این خصوص میگوید: جوانان مشکل چندانی با ازدواج ندارند و بیشترین مشکل مربوط به موانع فرهنگی و نوع نگاه خانوادههاست که این موانع باعث میشود جوانان امکان ازدواج را از دست بدهند و نتوانند خانواده تشکیل دهند. باید نگاه خانوادهها به ازدواج سادهتر شود و فرهنگ ازدواج آسان را در جامعه ترویج کنیم و کمک کنیم موانع فرهنگی، موانع قانونی و هر عاملی که موجب ایجاد نگرش منفی به ازدواج میشود از سر راه کنار برود. از سوی دیگر، باید با نوع فرهنگی که کمالگرایی را ترویج میکند، مقابله شود تا افراد واقعگرایانه انتخاب کنند و بتوانند ازدواج آسانی داشته باشند.
شیخالاسلامی میافزاید: نگاه نسبت به ازدواج و تجرد باید تغییر کند. نگاه نسبت به ازدواج و تجرد باید تغییر کند. در حال حاضر نگاههایی وجود دارد که خوشبختی و موفقیت یک زن را با ازدواج و مادر شدن او برابر میداند و همین نگاه بار سنگینی را به دختران مجرد وارد میکند. این باور غلط باید اصلاح شود. اگر بتوانیم این نگاه را اصلاح کنیم خانوادهها نیز فشاری به این دختران وارد نمیکنند تا تحت هر شرایطی ازدواج کنند. این در حالی است که در حال حاضر خانوادهها هم بابت تجرد دخترشان تحت فشار هستند چون مادر در هر جا حاضر میشود از او راجع به ازدواج دخترش سؤال میپرسند و در این باره اظهارنظر میکنند که همین صحبتها موجب آزار پدر و مادر میشود و آنها هم فشار مضاعفی روی فرزندشان وارد میکنند. گاهی میبینیم دو آدمی که مناسب هم نیستند با هم ازدواج میکنند تا از این فشارها رهایی پیدا کنند اما درواقع، زندگی ناموفق و آشفتهای برای خود رقم میزنند.
دختران مجرد باید فعالیتهای اجتماعی خود را افزایش دهند
یکی دیگر از راهکارهایی که به منظور سلامت روانی دختران مجرد توصیه میشود افزایش فعالیتهای اجتماعی است تا به این وسیله از انزوا و تنهایی فاصله بگیرند و با کسب موفقیتهای اجتماعی، روحیه بهتری داشته باشند.
ایمانی در این خصوص میگوید: دختران مجرد باید مشغولیتهایی برای خود تعریف کنند تا دچار احساساتی مانند در خود فرورفتن، غم و افسردگی نشوند. همچنین، آنها باید با کمک مشاور از بار فشارهای روحی خود بکاهند. یکی از تعاریف مشاوره کمککردن به فرد است تا بتواند با واقعیت رابطه مفیدتری برقرار کند. دختری هم که تاکنون فرد شایستهای برای ازدواج پیدا نکرده، باید برنامههایی مانند ادامه تحصیل، تولیدات علمی، فعالیتهای هنری و… داشته باشد تا به سلامت روحی او کمک شود. همچنین، این حضورهای اجتماعی میتواند زمینهای برای ازدواج باشد. درواقع، انسان نباید احساس کند چون ازدواج نکرده، همه راهها به رویش بسته شده است؛ راههای دیگری هم وجود دارد که فرد میتواند در زندگی خود تجربه کند.
شیخالاسلامی نیز معتقد است: این دخترها باید به خودشان توجه کنند، نیازهای خودشان را مدنظر قرار دهند و به هیچوجه خودشان را فراموش نکنند. آنها باید عزت نفس را در خودشان تقویت کنند و وارد فعالیتهای اجتماعی شوند که شادی و طراوت به آنها بدهد و مورد علاقهشان باشد. با حضور در جمعها و گروههای مختلف اجتماعی میتوانند زمینه افسردگی را از بین ببرند و زندگی مثمرثمری را برای خود رقم بزنند. درواقع، نباید موفقیت در زندگی را لزوماً در ازدواج خلاصه کرد. ما میتوانیم ازدواج نکنیم اما آدمهای موفق و شادی باشیم و میتوانیم هم ازدواج کنیم اما آدمهای موفق و شادی نباشیم. از اینرو، باید این نگرش را که شادی و موفقیت تنها با ازدواج و تشکیل خانواده ایجاد میشود، در ذهنشان اصلاح کنند.
او میافزاید: این دخترها باید با حضور در جمعها، فعالیتهای اجتماعی و داوطلبانه و فعالیتهایی که شور و هیجان بیشتری در آنها وجود دارد به خودشان کمک کنند تا منزوی و افسرده نشود و در زندگی احساس موفقیت داشته باشند. باید بستری برای داشتن ارتباطات سالم و انسانی و همچنین محیطهای کاری سالم برای آنها فراهم کرد تا از زمینههای افسردگی و انزوا دور شوند. ایجاد این بستر مهمترین کمکی است که خانوادهها و اطرافیان میتوانند به این دخترها بکنند. اما خانوادهها معمولاً آنها را محدود میکنند و اجازه فعالیت در جامعه به آنها نمیدهند. از سوی دیگر، فعالیتهای اجتماعی نیز در جامعه ما بهدرستی تعریف نشده است. این در حالی است که اگر بتوانیم حضور این دخترهای مجرد را در فعالیتهای مشارکتی و گروهی تقویت کنیم و آنها بتوانند متناسب با تواناییها، استعدادها و تحصیلات خود مشغول شوند، احساس مفید بودن پیدا میکنند و همین احساس، از بروز بسیاری از معضلات دیگر جلوگیری خواهد کرد.
شیخالاسلامی همچنین معتقد است که میتوان با استفاده از ظرفیت و توان این دخترها بسیاری از مشکلات موجود در جامعه را برطرف کرد؛ چراکه آنها میتوانند در حوزههایی مانند فرهنگسازی در عرصههای مختلف، انجام فعالیتهای خیریه، داوطلبانه و… مشارکت فعال داشته باشند. درواقع، تنها این خانمها نیستند که به کمک جامعه نیاز دارند بلکه جامعه نیز به کمک آنها نیاز دارد و باید از ظرفیتها و توان آنها بهره ببرد. اما اگر با نادیده گرفتن این قشر، آنها را به سمت افسردگی سوق دهیم، بار مضاعفی روی دوش جامعه خواهند شد چون با بالا رفتن سن، هزینههای سنگینی بابت نگهداری، سرپرستی و سلامتی آنها به جامعه تحمیل میشود. این در حالی است که اگر این زنان با نشاط وارد فعالیتهای اجتماعی شوند، هم میتوانند به خود و هم به سایر افراد کمک کنند و شاهد یک جامعه شاد و باطراوت باشیم.
رضایی نیز در اینباره میگوید: باید انجمنهایی تشکیل شود و این دختران به عضویت این انجمنها درآیند و هم بتوانند خدمات ارایه دهند و هم خدمات دریافت کنند. این قشر باید مراقب باشند که به فردیت نیفتند و نخواهند به تنهایی با چالش زندگی خود مواجه شوند چون این چالش برایشان بسیار سخت خواهد بود. این دختران باید مشغولیتهایی داشته باشند تا از فشارهای روحی که با آنها مواجهاند کاسته شود و موفقیتهای اجتماعی به آنها کمک کند که با چالشهای کمتری روبهرو شوند.
وظایف نهادهای دولتی و غیردولتی در قبال دختران مجرد
در جامعه ما افراد مجرد بهخصوص افراد مجرد بالای 30 سال چندان بهرسمیت شناخته نمیشود و دیدگاههای مسؤولان، خانوادهها و اطرافیان بر ازدواج این افراد تمرکز کرده است. در حالیکه بسیاری از دختران مجرد با سن بالا به دلایل فردی و اجتماعی و بهصورت خواسته یا ناخواسته، ازدواج نکردهاند و شاید هم هیچوقت ازدواج نکنند. اما به هرحال، جمعیتی از این کشور هستند که نباید آنها را در برنامهریزیها و سیاستگذاریهای اجتماعی فراموش و تبدیل به افرادی مطرود و نادیده گرفتهشده کرد. نهادهای مدنی و دولتی نیز در این خصوص وظایفی برعهده دارند که انجام درست این وظایف میتواند هم باری از دوش دختران مجرد و هم جامعه بکاهد.
ایمانی معتقد است برخی سازمانهای فرهنگی و اجتماعی دولتی و غیردولتی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این زمینه مسؤولیتهایی برعهده دارند و میتوانند به دختران مجرد خدماتی ارایه دهند.
شیخالاسلامی نیز میگوید: دولت و حکومت باید بستر سالمی فراهم کنند که این افراد به راحتی بتوانند کار کنند و آزادانه فعالیت اجتماعی داشته باشند. همچنین، این افراد میتوانند در قالب سمنها و سراهای محلات فعالیتهایی انجام دهند تا به ارتقای محله نیز کمک کرده باشند. حمایتهای دولتی در این زمینه میتواند مثمرثمر باشد. همچنین، باید فضایی برای تفریحات سالم این دختران فراهم شود مانند اینکه بتوانند در قالب گروههایی به اردوهای سالم بروند. این بسترها باید توسط نهادهای دولتی و غیردولتی فراهم شود تا دختران مجرد بتوانند نشاط و طراوت خود را حفظ کنند.
رضایی نیز در این رابطه میگوید: وقتی جامعه به سمت چالشهای اینچنینی میرود راهحلهای عمومی جواب نمیدهد بلکه باید راهحل خلق شود. زنانی که به تجرد قطعی رسیدهاند اگر با مردان متأهل ازدواج کنند یک خانواده از هم میپاشد. پس چه باید بکنند؟ وقتی مسیر درست باز نشود، همه مسیرهای غلط باز میماند و همه سازوکارهای جامعه به هم میریزد. علما حتماً باید ورود داشته باشند و از نظر شرعی این مسایل را حل کنند. باید خود را جای آدمهایی گذاشت که قرار است به اخلاق وفادار بمانند پس بهتر است مسیرهایی را به صورت اخلاقی برایشان باز کنیم تا وفاداری به اخلاق و سلامت آنها پایدار بماند.