طرح برنامه های اموزشی و تفریحی(اکوسایکولوژی)

موسسه خانواده سلامت بنیان در حوزه اکوسایکولوژی فعالیتهای متعددی داشته و کارگروهی به همین نام دارد. در این کارگروه برنامه های تفریحی اموزشی با موضوعات مختلف در سطح بوستانهای تهران اجرا می شود که در اینده قرار است در قالب اردوهای یک یا چند روزه نیز اجرایی گردد. در این برنامه ها افراد ضمن شرکت در یک فضای تفریحی و پرداختن به بازی و سرگرمی از حضور در برنامه اموزشی با موضوع برنامه نیز برخوردار بوده و به بحث و بررسی موضوع مورد نظر می پردازند. همچنین افراد امکان استفاده از مشاوره های فردی را نیز دارند و می توانند با متخصصان حاضر در برنامه مشاوره فردی هم داشته باشند.

در زیر تعریف و ابعاد اکوسایکولوزی تشریح می شود:
اکوسایکولوژی
اکوسایکولوژی با نشان دادن اینکه نمی توان بدون پیوند صمیمانه بین انسان و طبیعت زندگی کرد ، در جستجوی تغییر شکل روانشناسی مدرن است. ما به عنوان افراد و به عنوان یک گونه نیاز داریم تا رابطه ذهنی و فیزیکی خوبی را با طبیعت داشته باشیم تا بتوانیم به شکوفایی و تکامل برسیم. اکوسایکولوژی روابط بین انسان و جهان طبیعت رااز طریق اصول زیست محیطی و روانشناختی مورد مطالعه قرار می دهد. این رشته به دنبال توسعه و درک روشهای گسترش پیوند عاطفی بین انسانها و جهان طبیعت است که به افراد با سبک زندگی متعادل (قابل تحمل) کمک می کند و دوری از طبیعت را نیز اصلاح. این رشته فراتر از روان شناسی “built environment” قدیمی و سنتی است و در پی بررسی این است که چرا مردم به رفتار مخرب خود با محیط زیست ادامه می دهند؟ همچنین در تلاش برای این است که روشهای انگیزش مثبت را توسعه دهد و به اتخاذ شیوه های پایدار کمک کند.
نام های دیگری نیز برای اشاره به اکوسایکولوژی بکار میرود که از آن جمله میتوان به روانشناسی گایا ، سایکواکولوژی، روانشناسی طبیعت درمانی ، روانشناسی سبز ، درمان جهانی ، درمان سبز ، درمان زمین محور و … اشاره کرد.
فرض اصلی اکوسایکولوژی امروزه بر این است : درحالی که ذهن انسان توسط جهانی مدرن و اجتماعی شکل می گیرد در محیط طبیعی (طبیعت)نیز تطابق و تکامل می یابد.
براساس فرضیه biophilia از Wilson ، انسان دارای غریزه ذاتی برای پیوند با طبیعت است که این غریزه توانایی تکامل یافتن دارد بویژه وجوه طبیعی که فرگشت را یادآوری میکنند و روانشناسان به آن environmental of evolutionary adptiveness می گویند یعنی موقعیتهای طبیعی که در آن رشد کرده اند.
مزایای علمی
برخی از محققان پیوند عاطفی فرد با طبیعت را برای بهبود سلامت روانی و عاطفی فرد پیشنهاد می کنند. یک بخش جدایی ناپذیر ناشی از آن،حذف جلسات روان درمانی افراد از فضای ساختمانهای اداری و خانه هاست و ملاقات آنها در خارج از منزل و طبیعت صورت می گیرد.با توجه به اصول و قواعد اکوسایکولوژی ، پیاده روی در جنگل یا پارک شهر باعث تازگی و طراوت است زیرا این مسئله در راستای روند تکامل انجام می پذیرد.
روانشناسانی همچون Frances Kuo, Rachel& Stephan Kaplan, Roger Ulrich و دیگران ، اثرات و نتایج سودمند اسکان در طبیعت و نیز مشاهده تصاویر مناظر را در روان انسان مورد مطالعه قرار داده اند. به عنوان نمونه ، Richard Louv اعتقاد دارد که قرار گرفتن کودک در طبیعت می تواند در بهبود اختلالات روانی از جمله اختلال نقص توجه موًثر باشد.
فرض دیگر اکوسایکولوژی مبتنی بر این است که اقدامات انجام شده در جهت پذیرش و توجه به طبیعت می تواند روند کشف حواس پنجگانه را تسریع کند و به کسب مهارتهای جدید به مردم کمک کند. برای مثال توانایی پیگیری و حرکت در یک بیابان در صورتی بهبود می یابد که به طبیعت توجه کنیم و آن را بدون ترس بپذیریم. همچنین اکوسایکولوژی به دریانوردان و ملوانان پیشنهاد می کند در دریا جهت وزش نسیم را حسی قوی لمس کنند.
دلایلی برای بودن در آغوش طبیعت
اکوسایکولوژی به چگونگی توسعه و گسترش پیوندهای احساسی با طبیعت می پردازد.این بدان جهت ارزشمند است که طبیعت بدون کنکاش و قضاوت مشاهده می شود و به احساس ، هماهنگی و ابدیت و ثبات می بخشد.
اکوسایکولوژی به طور گسترده ، دیدگاههای کاهشی طبیعت که بر پایه ساختمان ابتدایی موجودات است مانند ژن،
را رد می کند و طبیعت را براساس خودخواهی و تنازع بقا توصیف می کند.
اکوسایکولوژی معتقد است که توضیحات علمی و تحقیاتی نارسا و نابسنده از طبیعت برحسب درنده خوئی ، صرفه جوئی (خست) ، معنویت و روابط عاطفی وجود دارد. به عنوان مثال صرفه جویی بهترین راه برای تولید یک درخت تکامل یافته است ، بنابراین سازگاری صرفه جوئی انتخاب می شود.
فرهنگ در آغوش طبیعت
این کاوش بر مبنای نحوه پیوند با طبیعت است. اکوسایکولوژی علاقمند است که ارائه نمونه توسط طیف گسترده ای از فرهنگهای باستانی و مدرن انجام گیرد که دارای سوابقی از در آغوش طبیعت بودن هستند.فرهنگهایی مانند هندو ، بودائی ، Pagan, aboriginal, shamanism و بیشتر سنت hesychast مثالهایی از این دست هستند.
درد و هذیان بدون طبیعت
اکوسایکولوژیست ها مشاهده کرده اند که تخریب گسترده محیط زیست باعث غم و اندوه ناگفته در افراد و نیز تشدید درد و ناامیدی در آنها شده است.
در واقع این رشته قصد دارد نشان دهد که چگونه قطع ارتباط با توابع محیطی به عنوان یک جنبه ازآسیبهای موجود خواهد بود بدون اینکه بخش جدیدی ایجاد شود. و نیز مطرح است که اگر فرهنگی از طبیعت جدا شود، بر جنبه های مختلف زندگی یک فرد تاثیر منفی خواهد داشت همچنین بر این باور است که بدون اثرپذیری از طبیعت مستعدانواع هذیان خواهند بود و در برخی از سطوح زندگی در اّشکالی از وحشی گری ، اساس و مبنائی برای سلامت روانی بشر و توسعه روانی مطلوب خواهد بود. این موضوع در کتاب “طبیعت و جنون” اثر ” پل شپرد ” بررسی شده است. همچنین در این کتاب آمده است که جدایی از طبیعت باعث از دست دادن توانایی حسی و پردازش اطلاعات در طول دوره تکامل انسان می شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *